کوی دوست
کوی دوست
آیینه رخسار تو آب روان است
در طرف چمن خنده گل از تو نشان است
از بوی سر زلف تو ای یار دل آزار
صحن همه عالم چو ختن مشک فشان است
شایسته تکریم بود کوی تو ای دوست
آن کوی که منزلگه رندان جهان است
من پیر بگشتم در این کهنه قمارش
خونم به جگر پاره،آهم به فغان است
سیا