حال ما خوب است ...
خوب ؛ شبیهِ تمامِ بغض هایی که هنگام واکسن زدن
به بازوی نحیفِ بچگی هایمان قورت دادیم
و سری که چرخاندیم و مُشتی که محکم گرفتیم و
چشمی که بستیم که مثلا یعنی ؛ نمی ترسیم !
شبیهِ زخمِ عمیقِ زانویمان که زیر شلوار خاکی مان پنهان کردیم
و لنگ لنگان و با تمامِ درد ، لبخند گشادی زدیم
و...