نتایح جستجو

مسخره چیه بابا!!! پیامت راجع به چی بود؟؟

:biggrin: تریلی؟؟؟؟؟:biggrin:

سلام. من خوبم، شما چطوری ولک؟ درست گفتم دیگه؟ ولک مال بندر عباس؟ (البته من مهندس عمران نیستم)

نظرات آدمها، گویای پیچیدگیهای شخصیتیشونه. خشونت؟؟؟ شاید، شاید هم ترس. به هر حال ما در اینجا داریم سعی می کنیم تا تجربیات شخصی مان را با هم تبادل کنیم. فکر کردم شاید چیزی که من تجربه کردم، برای شخص دیگری هم مفید باشد. همه آنچه فرمودید درست است، و اصلا جالبی قضیه هم به همین اشتراک است. وقتی آدم...

چه ظلمی می کنید در حق این آدمها. چرا ما فکر می کنیم اگر دردها و غصه هایمان را از دیگران پنهان کنیم، در حق سایرین لطف کرده ایم. من با شما موافق نیستم. وقتی یک نفر از درد فریاد می زنه، هم شنیدن فریادش و هم کمک به اون (در صورت امکان) به من آرامش می ده. اصلا یکی از مشکلات ما همینه که چون هیچکس دردش...

شاید اصلا مهم نباشه که ما سر قبر مرده ها گریه می کنیم و یا تو جشنها می خندیم. به نظر من خنده و گریه هر دو بهانه های زیرکانه ای اند برای اینکه آدمها با توسل به آنها، تنهایی خود را پر کنند. حداقل خانمها در این زمینه (به خصوص با استفاده از گریه) تخصص دارن. و اگر نبود این لوده بازیها و خنگی آقایون...

شما آدم با احساسی هستید، ولی فکر کنم کمی هم... من هنوز نمی فهمم چجوری بعضیها در تنهایی، بدون شونه هایی که سرشون رو روش بگذارند، بدون گوشی که هق هق هاشون رو براش نجوا کنند، بدون دستی که بهشون گرمی بده و بدون خیلی چیزهای دیگه که تو تنهایی وجود نداره، دلشون با گریه سبک می شود (البته این همدم همیشه...

اینجا تهران... باشگاه مهندسان ایران... ساعت 4:43 دقیقه سحرگاه ... موافقید بقیه بحث را بگذاریم برای یک وقت دیگر؟

من به چیزهایی که از اطرافیان به دست می آیند هم، می گویم تجربه. شاید از اینجا به بعد کمی نظرات مبتنی بر طرز تفکر شخصی باشد.

فکر نمی کنید سوخت عقل این دو تیپ آدم (که همان تجربه هایشان در طول زندگی شان بوده)، با یکدیگر متفاوت است؟

خانوم مهندس اینکه دقیقا حرف بنده بود.

به نظر من عقل یک قوه پردازشی ثابت است که در همه آدمها یکسان و مشابه است. آنچه موجب تفاوت آدمها می شود، سوختیست که به عقل داده می شود، یعنی همان تجربه که در آدمهای مختلف، متفاوت است. شاید بتوان به این قوه یکسان، سوخت مشابهی رساند تا عملکرد مشابهی داشته باشد (اگر ممکن باشد، شما استقبال می کنید؟)

راستش 20 را با 90 جمع کردم (چند بار) شد 110، که یه کم عجیب بود (شوخی) با کلیت حرفت موافقم. ولی با جزئیات کمی مشکل دارم. خانواده تاثیر زیادی روی زندگی یک فرد دارد (در شرایط عادی). همیشه می توان یک اشتباه را اصطلاح، و به اشتباهی ادامه داد. فرد می تواند نحوه مواجهه با مشکلات، کشف مشکلات (به خصوص...

از این حرف بوی جبر و عدم اختیار می آید که من دوست ندارم. کم کم داریم به اینجا می رسیم که توانایی ذهن انسان وابستگیهایی هم به محیط دارد. محیط علاوه بر تاثیرات منفی می تواند تاثیرات مثبتی هم داشته باشد. همین که الآن داریم درمورد این موضوع صحبت می کنیم، نوعی تاثیر مثبت گرفتن از محیط است. به نظر من...

کاملا درسته،،، اصلا با تجربه چیزی بدست نمی آید. راستش به جایی رسیدیم که من خیلی دوست دارم (تفکیک). بدن (یک ماشین) کار می کند، تجربه (محصول زندگی و کار بدن) تولید می شود، عقل (بازار زندگی) تحلیل می کند (انبار کردن، گذر کردن، بررسی کردن، فروختن). هر یک از این تصمیمها باعث می شود تا ما آدمی را،...

shiver98 عزیز: من برنامه نویس هستم. اصلا هم فوضولی نبود.

نشد یک روز از عمرم بگذره و یه چیز جدید توی این دنیا نبینم. نشد یک روز از عمرم بگذره و چیزی از گذشته ها (تجربه ها، خاطره ها) به خاطر نیارم. من فکر می کنم، آدمها به حکم زنده بودن، تجربه می کنند.

راستش من به واسطه کارم عادت دارم برای همه چیز یک تعریفی داشته باشم. به نظر من سن یعنی میزان کارکرد بدن. عقل یعنی قدرت استنتاج و تحلیل مغز (بخشی از بدن). و تجربه یعنی تعدادی خاطره که بواسطه اهمیت زیادشان (در موضوعات مختلف) ملکه ذهن شده اند

چرا شوخی؟؟؟ باید هم همینطور باشه، آخه من به شدت براش دلتنگم. شما که بهش نزدیکی از طرف من بهش بگو: هیچ جای دنیا رو به اندازه تو دوست ندارم، بی معرفت یه کاری بکن ببینمت (الآن حتما فکر می کنی کجای دنیا هستم، نه بابا، همین تهرانم. به قول بهروز وثوق توی فیلم سوته دلان: بلا روزگاریه عاشقیت).

به نکته خیلی خوبی اشاره کردی. یه کتابی هست به نام "عصبیت و رشد آدمی" نوشته کارن هورنای، کلیت این کتاب حول و حوالی همین موضوعات می گرده. شاید شما هم مثل من از مطالعه این کتاب لذت ببرید.