عشق، نيايش، است.
عشق، به تنهايي، پرستش است.
عشق، خداست.
نفسهاي خود را به عشق بياميز.
نشسته، ايستاده، در خواب، در بيداري، فقط يادآور عشق باش.
آنگاه خواهي ديد که معبد او دور نيست.
شب تاب به اندازه ي کافي فراغت دارد که به نيلوفر عشق
بورزد.
اما زنبور عسل مدام دل مشغول انبار کردن است.