نتایح جستجو

به به...خاله خانمه گرام...آفتاب بدم خدمتتون؟:D

ای جان...مرسی ازت داییجونم...فدای سرت...مثبت می اندیشم.... سلامه گرم امو به دایی کوچولوم برسونی ها...وای که خوش به حالت سونیا،من آرزومه همچین خواهرزاده ای....ماشالله ماشالله...البته آبجیه ما هم هستن ها،خواهراتون،گفته باشم

دست امو زدم به کمرم و گفتم هرچی خدا بخواد...پارتی من خداست...هرجایی دوس داره بندازه.. رشته ای برگردنم انداخته دوست،میکشد هرجا که خاطر خواه اوست(یه همچین چیزایی بودش) بیخیال دایی،اونجا بدتره،باید یه ظاهر سازی هایی کنم که عمرن زیره باراشون برم....خیلی ریا و بددینی دارن

ناجا ام دایی جان.... از اینور به اونور میندازن،لباس درست و حسابی ای نداریم....فک کنم از شنبه دیگه میریم سره چهار راه و جریمه...

منم سعی میکنم دعا کنم عزیزه دایی...خدا ایشالله سایه اشونو رو سرت نگه داره...سالم و سلامت و سرزنده. آرعه داییجونم،ولی نمیذارن برم....چون دستورات اشونو اجرا نکرده،از 7 اسفند تا همین دیشب نذاشتن برم پیشه خونوادم....

آرعه دایی،تهرانم...خداروشکر منطقه خوبیه...مردم اش فرهنگ دارن..دزدی و معتاد نداریم

بیخیال دایی جون،میگذره... خودت خوبی؟همه چی آروم و دلخواه اته؟عید خوش گذشت؟

نه دایی،اینارو به تو میگم که بزرگترشی پاکم کردم که کسی نبینه

دایی جان،تا آخره شهریور 94 هستم در همون شرایط

سربازی سخته داییی....خیلی باید... زوره

همه ما آقایون و در برهه هایی از زمان خانم ها،وظیفه داریم در برقراری نظم و امنیت و آرامش در کشور امو سهیم بشیم.....برقراری این شرایط نیاز به بودجه ها و نیروی انسانی زیادی داره که ما جهان سومی ها نمیتونیم از پس اش بربیایم. این هدر رفت نیس عزیزای من....محمد هستم و 4 ماه از بهترین ماه های زندگی...

نوشته هامو نخوندی؟ نمیدونم چرا یهو رفتم پاک کردم و بیخیال نوشتم...فکر کردم خوندی الان دوباره مینویسم

خداروشکر که خوب هستین داداشی مشغوله درسه؟ دایی کوچولوی من چیکارا میکنی؟شیطونی؟اذیت؟

بیخیال دایییی...

کجاییییی؟

داشتم میرفتم ها..:d. سلام به روی ماهت خوبی عزیزه دایی؟ دلم براتون تنگ شده بودش بذار برسم،بعد:razz:

[IMG]زشته چقد

دینگ دینگ:D

کسی نیس؟ برم؟ اومدم سر بزنم ها:D

سلام به همه نرگس جان،دوسته عزیزم ،از خداوند بزرگ برای پدر اتون رحمت و برای شما و سایره اعضای خانواده اتون صبر و آرامش میخوام.