hiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii رها
رها می گم شنیدی امروز شبکه خبر گفت،بچه های معماری اصلا نباید با بچه های کامپیوتر در تماس باشن،وگرنه کچل می شن.چیفلی می شن.مایماخ می شن،یذره هم قانماز می شن.
باور کن راست می گم.
آخیییییییییییییی
حرف باد گرفته بودم.
نمی دونم این پروفایل تو بهترین مکان واسه تخلیه انرژی منه به جان بابک،اصا می دونی چیه،سبک می شم.می خوام بعدش پرواز کنم.
یه چی دیگه هم بگم.
امروز من رفته بودم با بچه ها دریا،کلی جای شماها رو خالی کردم.
بیاین اینورااااااااااا
برنامه های توپ دارم براتونا،این دریای نور ما قربونش برم،هرکی واسه شنا میره توش دیگه برنمی گرده.
آهاااااااااااااااااااااااااااا
اینو می خواستم بگم
اگه نگم امشب اصا خوابم نمی بره جان شما
یه پرنده فروشی هست تو راسته تربیت کنار مغازه ی ماهی فروشا،بعد تعطیلات می خوام برم اونجا،دو تا جوجه و یه همستر بخرم واسه خودم
بقول شما ترکا که فارسیتون نمیاد منم الان ترکیم تموم شده بجون گلی.
من !!!!!!!
من به این مظلومی،به این ساکتی،به این سربزیری،همش تو میتینگاتون لبخند ملیح می زنم.....
یادت رفت.......
کدومشو می خوای بگو تو ص پروفت بهت یاد بدم.تو پیام خصوصی چرا؟
بزار بچه ها ببینن طلا پاکه.من هر چی یاد می گیرم از خود شماها یاد می گیرم دیگه.
من مظلوم فحشم کجا بود آخه.یادت رفته من چی بودم؟سیچان گرسنه،سرچه کوچک.
واقعا دلت میاد سه پرس چلو کباب از من بگیری؟
نه واقعا دلت میاد؟
نه بابک جان گوش کن ببین چی می گم؟
رها که سفارش شدست،خوب؟بگو خوب
منم که پشت کارتاتون نوشته بودم از آوردن اطفال،غول اطفال،گوریل اطفال،...،حالا هر چی،معذوریم.
خوب خداروشکر از سه پرس چلوکباب و یه دوغ و سالاد و یه ماست درجستم.
بقیه بچه ها طفلیا اصا معده ندارن که.با نصفه سیخ شیکمشونو آب بندی می کنم.
تو فقط نباش خواهشاااااااااا
چاکررررررررررررتم