باشگاه مهندسان ایران

برو بچه،برو منو دست ننداز
حتما دیگه تو این سن شماره مماره ها تو ذهنت قروقاطی شده ، اشتباه زنگ میزنی اداره مداره ها را هم بهم میریزی ننه

نچ
باید بریم خونه سالمندان ، میای ؟
آره بابا بزرگ
تهران ، سمت فشم و لواسان یکی دو تا سرای سالمندان هست ، بگرد ببین جا دارن بریم ؟
تنها نری

خوب دستت تو کاره ها،جای ارزونتر معرفی کن ننه
نگران جا نباش،تورا هرجا بزارن زودی چند نفرو دق میدی جا باز میشه
منم از جونم سیر نشدم با تو یه جا زندگی کنم

نچ جای با کلاس و توپ ، فضای عالی
ارزون بدرد نمیخوره
دیگه خوشتیپی و با کلاسی دردسر داره ، جای قبلی چند نفر برام سکته کردن
میدونم ، درخشش بیش از حدم، چشمات رو میزنه

آخی....آرزو بر ننه ها عیب نیست
آره بابا تو کارت درسته ... فقط مغازت بدجاست
اینقد که تو درخشنده ای من چشام یاری نمیکنه پا به پات بیام

آرزو کیه به نام ؟!
آره حرف نداره
مغازه ندارم
اعتراف گرفتن و شنیدنش شیرینه

هزار بار گفتم ننه قرصاتو به وقتش بخور، دیدی دوباره همرو بادت رفت
چرا بابا مغازه داری،فک کنم اونم یادت رفته
چیکار کنم نمیتونم ناراحتت کنم، البته که امید داشتن و دلخوش بودن هم خوبه

فقط اسمارتیز میخورم ، باشه یادم نمیره
کی برام خریدی ؟ لوکیشن بفرست ، بنام زدی ؟!
اصن اینقد خوبی ازت چکه میکنه ، دنیا رو خوبی هات میبره بهه نام 🥹 خداوندگار حفظ بفرماید

اینقد با من کل کل نکن حاج خانم
یهو دیدی قاطی کردم زدم ترکوندمتا،اون موقع قهر میکنی اسمارتیز هم بهت بدن نمیخوری

حاج خانم عمه گرامی هستن ...
به به چشمم روشن ، دست بزن هم داری
دیگه قهر از مد افتاده ، بیا مبارزه ، تو شیافچانگ میبینمت

خاله قزی بود تو اون فیلمه، فیلیپینی میزد، یاد اون افتادم ننه...

باشه بابا،حالا سر و صدا نکن...خوبی پیری اینه که همه این داستانا زود از یادت میره،دیگه لازم نیست بزرگ شی تا یادت بره،