نه اشتباه بهت گفتن .. سند نذاشتن ازم سند گرفتن که هیچوخ باشگاه رو از وجود گهربارم بی نصیب نذارم 




چه خوبم تعداد م هاش رو حفظ بودید
فکر کنم اون 20 باری که اخراج شدید مسبب اش ایشون بوده 
پی درمانم نمیرن لهنتیا 
اون 5 ساعتم خواب بوده احتمالا 

اون بیچاره هم اولش خوب بود بعد آشنایی با تو قاطی کرد
بعدم که رفت که رفت. 
.. دوباره قرص صورتی ها رو سر ساعت نخوردی 

باز حالا توبه به من یه امیدی هس .. واسه تو که اصن امیدی نیس واسه همینه کسی نمیخواد ببردت دکتر 
این چند سالم انگار بدترش کرده
حالا درسته میخای بگی لیمو کور بود ولی نه در این حد

لیمو اختلال حواس داشت هی من و تو رو اشتباه میگرفت
بنده خدا میخواسته به من بگه تو رو ببریم دکتر اشتباهی به تو گفته 


مثلا در مورد تو هر چی میگفت دقیق دقیق بود 

اون عقل نداشت چرت و پرت میگفت .. تو که ئه ابسیلون داری از تو بعیده 
برو تقوا پیشه کن 
، منتهی نازی بهش جواب رد داد
، البته این اواخر کلا قاطی کرده بود
، الان داره مثل رستم و فرهاد و مجنون و ادیسه و کبری و ... یه کاری از فراغ دوری من می کنه!
فکر کنم زنبور عسل پرورش میده ولی کرم شب تاب خروجی اش میشه 
دل گرفتن نداره. مثلا همین لیمو که از باشگاه رفت خاطرمه من هر روز خودمو ناهار دعوت می کردم 


ولی عشقم بود حقم بود شوورم بود 


