دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
دلم برای خط کشی کنار دفتر مشق با خودکارمشکی و قرمز
برای پاک کن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگار و جامدادی
دلم برای تخته پاک کن و گچ های رنگی کنار تخته برای اولین زنگ مدرسه
دلم برای مبصر شدن،برای از خوب،از بد،کارت صدآفرین
و جاکتابی زیرمیزها،جانگذاشتن کتاب و دفتر
دلم برای زنگ تفریح،برای عمو زنجیرباف بازی کردن ها
دلم برای دعا کردن برای نیامدن معلم
برای اردو رفتن،دلم برای روزنامه دیواری درست کردن
برای خنده های معلم و عصبانیتش
برای کارنامه....نمره انضباط
دلم برای خودم،دلم برای دغدغه و آرزو هایم
نمی دانم کدام روز در پشت کدام حصار بلند کودکی ام را جا گذاشتم
کسی آن سوی حصار نیست کودکی ام را دوباره به طرفم پرتاب کند؟
