بهار00
پسندها
2,958

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼِ ﺷﺐﻫﺎﺕ ﻗﺼّﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺼﻪﻫﺎ ﺷﻬﺮﺯﺍﺩ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﺩﻟﯿﻞِ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺷﺮﯾﮏِ ﺑﻐﺾﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ
    ﺑﻌﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻃﺮﺯِ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮐﯽ ﮐﺸﻒ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﺪ … ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ …
    بی تو مدتـهاستــ کــه کــوچــانــــده ام بـُــغـضـــ هــای بـی آشـیــــانــه را بـــه لـــبخـَــنـدهــــای نــــاشـیـــــانــه..!
    ﺷَــــﺐ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷـــــﻮﺩ !!. . . .
    ﮔﻠﻮﯾَـــﻢ ﭘُــﺮ ﻣﯽ ﺷــﻮﺩ. . . .؛ ﭘﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺑُـﻐـﺾ ِِ ﺳَﻨﮕﯿـــﻦ
    ﺑُـﻐﻀﯽ ﮐﻪ ﻧـــﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﺮﮐَـــﺪ،،،، ﻭ ﭼﺸﻤــــــــﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﭘــــــــــﺎﮎ ، ﺑــﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﯽﮐﻨــﺪ . . . .!!!
    ﻭ ﺍﻣـــــﺎ ﺩﻟــﻢ . . . . ؛
    ﺩﻟــﻢ ﭘُـﺮ ﻣﯽ ﺷـــﻮﺩ ﺍﺯﺩﺭﺩﻫـﺎﯾﯽ ﭘُـﺮ ﺍﺯ ﺣــــﺮﻑ،، ﺣـﺮﻑ ﻫــﺎﯾﯽ ﻣﻤﻠـﻮﺀ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــﻮﺕ که ﯾﮏ ﺑــﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﺩﻟـﻢ ﻓَﻮَﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻨـﺪ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾــــﻮﺍﺭ ِِ ﻣَـﺠــﺎﺯﯼ . . . . ؛ ﺁﺭﺍﻣــــــــــ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧــــــــﺪ !!!!!
    و این کار هرشب من است!!!!
    بگذار بگویم :
    آخر فهمیدم چه ربطی بهم داریم !
    که پشت این همه فاصله تا این حد به من نزدیکی ..
    ” تو ادامه ی وجود منی “

    دل من با تو آرام گرفت
    این نوشته های گاه و بی گاه
    قلب من است برای تشکر از تو
    که تمام کج خلقی هایم را تحمل کردی
    صبورانه همه ی بهانه گیری هایم را هضم کردی
    و آخر هم با همان زنگ صدای همیشگی …
    تسکینم دادی
    من نمی دانم چه شد یا از کجا پیدا شدی !
    فقط خوب کردی ادامه ی وجود من شدی
    . . . خوب کردی !
    ما لال به دنیا نیامدیم ولی همنشینی با خیلی ها لالمان کرد
    ما احمق به دنیا نیامدیم ولی خیلی ها از سادگی ما سوءاستفاده کردند
    ما دروغگو به دنیا نیامدیم ولی دورنگی خیلی ها بی اعتمادمان کرد
    ما گیج و منگ به دنیا نیامدیم ولی کلاشی خیلی ها مارا ضربه مغزی کرد
    ما بازیگر به دنیا نیامدیم ولی پانتومیم خاطرات نقاشیمان کرد
    چقدر دروغ...؟! چقدر نیرنگ..؟! تا کی قرار است هرکسی جز خودمان باشیم...؟!!
    سلام بهارجان....
    :w05:.........:cry:
    خواهش میکنمT میدونم گفتی این روزا کارات زیاده.
    ” بود “
    تلخ ترین کلمه ای که میشناسم
    کلمه ای برای ترجمه ی تمام حسرت دنیا
    ” بود “
    یعنی دیگر نیست ، یعنی تو ماندی و حجم سنگین تنهایی
    صدایی که دیگر نخواهی شنید
    تمام هست هایی که نیست شد
    یک جای خالی
    ” بود “
    یعنی دیگر نیست

    به من حق بده دوست داشتنت تنها راز زندگی ام باشد...
    من همیشه هر چه را که دوست داشته ام از دست داده ام...
    شبها زیر دوش آب سرد رها میکنم بغض زخم هایم را
    در حالی که همه میگویند خوش به حالش چه زود فراموش کرد...
    گفتی شتاﺏ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺳﺖ .

    گفتم،

    ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﺑﺮﻭ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ...
    محبوب من !

    تو روی صندلی نشسته بودی

    که خدا “بهار” را طراحی کرد

    پایه های صندلی جوانه زدند

    تا سرشانه های تو…

    از صندلی برخاستی

    بهار به راه افتاد.:heart::gol:
    گاهی که خیلی غمگین میشوم گریه نمیکنم فقط لبخندی کش دار و تلخ به گذر زمان و مختصات مکان حواله میدهم و بی مهابا پاهایم را تکان میدهم و خیره به دیوار سفید همیشگیِ روبه رویم میشوم و پوست لبم را می کنم تا خون بیاید و موهایم را دور انگشتانم حلقه میکنم و کنج اتاق می شود خلوتگاهم !
    گاهی که خیلی غمگین میشوم خودم را نوازش می کنم در اوج تنهایی و خود را در آغوشِ خود رها میکنم ، دستانم را لمس میکنم تا بدانم که هستم و فراموش نشده ام ، نمرده ام !
    گاهی که خیلی غمگین میشوم مدتها خود را در آینه مینگرم !
    امروز از آن گاهی هاست ….
    سلام گلم...
    عذرخواهی چرا قلم :)منم بعد اینکه جواب پیامتو دادم رفتم.
    :heart::gol:

    تنها گذاشتن تنهاکسی که تنها کس او هستی، تنها گناهیه که هیچ کس و هیچ وقت بخشیده نمیشه…
    خخخ تو هم مثل ستاره شاعر معاصر شدی :D....بهار شاعر معاصر پیوستنتون به جمع خودم رو تبریک میگم خخخ:biggrin:
    احسنت :w17:
    حرﻑ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺰﻥ
    ﮐﻪﺑﺎ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯼ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ؛
    ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ...
    ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
    ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮏ ﮐﻮﻩ ﯾﺨﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ
    ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﺑﺖ ﮐﻨﺪ ...
    ﺁﺭﺍﻡ ...ﺁﺭﺍﻡ ....
    ﺑﻌﺪ ﭼﮑﻪ ﭼﮑﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ
    ﻟﯿﺰ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻧﺪﻭ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﭘﺎﯾﯿﻦ،
    ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺑﺴﺮﺍﻧﺪ ﻻﯼ ﻣﻮﻫﺎﯾﺖ ... ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ
    ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ...
    ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺖ ﺟﺎﯾﯽ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
    ﻭمی تواند ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﺪ
    ﻭ ﺁن همه ﮐﻠﻤﻪ ﯼ ﺑﺎﺯﯾﮕﻮﺵ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﺗﻮﯼ ﺩﻫﺎﻧﺖ ...
    ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪ!

    عادل_دانتیسم


    مرا به ذهنت نه
    به قلبت بسپار
    من
    از گم شدن در جاهای شلوغ
    می ترسم...

    مژگان_عباسلو
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا