تاریک وتنها
پسندها
1,806

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • افتاقات خوب همین تغییر محل کارم بوده
    نه خدایی امسال واسه کل فامیلمون سال خوبی نبود
    چرا رفتم یه سر با دوستام رفتم شیراز جات خالی عالی بود
    خیلی دلم میخواد برم مشهد تابستون پارسال مشهد بودم
    اما یه شرایطی هست ک نمیشه رفت
    فهمیدم

    باشه محمد رو می ذاریم کنار

    هیچ آشپزی که اصلا انجام نمی دم

    تو خودت بگو تو این یه سال به غیر از اتفاقای بد حتما چیزای خوبی هم بوده

    نرفتین مسافرت؟

    سعی کن قبل از تعطیلات تمام بشه یه مسافرت بری

    من رفتم مشهد واقعا خیلی حالم بهتر شد و آروم شدم هر چند دلم یه مسافرت تفیحی هم میخواد اگه جور شد باز می رم کیش
    نه خدا رو شکر دوستای من دوستای خوبی هستن چ اونایی ک باهاشون صمیمی هستم چ نیستم
    واقعا از ته دلم همشون رو دوست دارم
    منم از این دوستای خیلی خوب داشتم ولی تو عمل تو زرد از آب در اومدن به طوریکه حالم ازش به هم می خوره

    خوب اون باید همون اندازه که تو باورش داری اونم همون قدر تو رو باور داشته باشه اینقدر سعی نکن خودتو اثبات کنی یکی دوبار بگو قبول کرد چه بهتر نکرد بذار به حال خودش

    این حالش خوب نیست اصلا
    میشه بحث رو عوض کنیم مثلا در مورد کار یا اشپزی یا هر چی از خودمون بگیم؟/
    من یه ادمی هستم اهل دروغ و .. نیستم بخدا
    حس میکنم باورم ندارن
    نه هر کدوممون زندگی خودمون رو داریم
    من حرفم اینه ک این همه صمیمی هستیم باورم کن
    مثلا با تو صمصمی هستم باورم کن ک حرفم راسته اهل دروغ و .. نیستم
    نه بهتره یه چیزایی هست بین خودم و خودش همش مثل یه راز پیشم میمونه
    نه ااتفاقا یه ذات خوب و مهربون داره
    خیلی خوبه
    شاید باورت نشه نغمه جز دوستای خیلی خوب منه
    باور کنه بعد چی میشه سانی؟

    زندگیت با این باور کردن عوض میشه یا می خوای حسشو عوض کنی؟

    بگو کدوم از اینا؟
    نه ولی رفتم پروفایلشو دیدم درست بود حدسیاتم؟

    مشکلش چیه این؟

    اگه دوست نداری اینجا بگی تو خصوصی بگو برام
    زندگی پستی بلندی زیاد داره خیلی جاها بهشون حق میدم
    ما هم جای ایشون بودیم شاید داغون تر بودیم اما من حرفم چیز دیگه ای هست
    من میخوام منو واقعیمو باور کنه
    گفتم برات مهم نباشه باور کرد یا نکرد هر کسی اینقدر تو زندگیش می فهمه که نخوای براش توضیح بدی

    این اصلا تو یه فاز افسردگی شدید دلش بدجور شکسته حالا نمی دونم درسته یا نه

    ولی حسم این طوری میگه چشاشو رو همه چیز بسته
    اره میدونم
    هستن من واسشون احترام خاصی قائلم و دوستشون هم دارم اما ...
    من فقط میخوام باورم کنن نمیخوام ....
    اقا مهدی
    حس خاصی داشتم حس میکردم خیلی ناراحت بودن مثلا یه مشکل داشتن نمیدونم خدا کنه اشتباه کرده باشم
    انگار سوژتون هم هستش الان

    به نظرم خیلی بهش اصرار نکن چون پسرا هر چی بیشتر اصرار کنی کمتر قبول می کنن
    اقا محسن و اقا مهدی ک من هیج وقت ایشون رو نشناختم
    اره یادمه گفتین کیش بودین
    خب بسلامتی
    خیلی خوشحال شدم
    نمی دونم

    یادم نیست بعد از اینکه از کیش اومدم باهات حرف زدم یا نه

    فکر کنم زدم چون یادمه برات زدم جات خالی رفتم دوچرخه سواری
    منم رفتم درس دادم تو یه دانشگاه خیلی تجربه با حالی بود ولی دیگه نشد برن چون باید سرکار ساعت بزنیم
    داداشم الان عالیه
    مشکل من همون محمد هست
    ک .....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا