ساناز جان درو باز کردم که






خو من دلم مشهد میخواد 
حالا اون وسط بابام طفلی یخ زده من بجا ترمز و گاز دارم فیلم میگیرم ازش 
واییییییییییی سیاوش الان فیلمرو دوباره دیدم دارم میکمیرم از خنده بابام خیلی بامزه شده بود
هر ان امکانش بود هممون بریم ته جاده با اون کنترله گازو ترمزه من وسط برفه جاده خخخخخخخخخخخخخخ خلاصه خدا اوردمون خونه 
همش تقصیره تبریزه 
اهنگاش لامصب نمیزاره بشینم که