مادربزرگم می گفت: دل هر آدمی دری دارد…
باید باز کنی درِ دلت را رویِ لبخندها…
می گفت: هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند کلیدِ دل آدم دست خودش نیست
می گفت: کلیدها را پخش کرده اند بین آدمها و هر کس یکی برای خودش برداشته
می گفت : بلند شو و بگرد بگرد ببین کلید قلبِ چه کسی در دستِ توست و ببین کلید قلبت کجاست؟!