F iona
پسندها
582

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فدامدات

    نه عخشم...سرشون شلوخه ملت...درس و بحث و اینا:دی

    به محض اطلاع از پاسخ شوما را نیز در جریان میگذارم:بوس

    باشه عزیزم ...
    زهرا جون تو مسنجر اف بذار نتیجه رو میام میخونم...
    شاید نیام دیگه ... :w05:
    کتابم تموم شده ...

    عه موزن زبون باز کرد:دی

    بچه م زبون داره. دریار ببینن مامانی؟

    خنده هاتو بخولممممم فیوووووووو:heart:

    اخ که تو عزیز قصه هامی ... :heart:

    موزن باید یه لباس مارک دار برام بخره تا من تو جشن شرکت کنم ستی :d


    خودم میخرم برات...
    تو فقط مارکشو بگو؟ :d
    عه موزن زبون باز کرد:دی

    خنده هاتو بخولممممم فیوووووووو:heart:

    موزن باید یه لباس مارک دار برام بخره تا من تو جشن شرکت کنم ستی :D
    فدامدات

    نه عخشم...سرشون شلوخه ملت...درس و بحث و اینا:دی

    به محض اطلاع از پاسخ شوما را نیز در جریان میگذارم:بوس
    عه خو تا نباشد چیزکی خلاژت نباید باشد حتی اندکی:d

    ...:biggrin::biggrin:
    میخام اخر این ماه یه جشن براش بگیرم ازین سر تا اون سررررررررررررررررررررررررر
    بترکونیم
    نفیذ و زهرا رو شما حساب کردما ...
    در واشده یه پیسمل دوید اومد تو پیج یه مادر:surprised::D
    شکلک روسری رو کشیدن جلو:دی
    هر چی تو بگی...برم بحذفونم به جاش پخ کنم؟کار سه سوته...کافیه عخشم لب تر کنه:دی
    عه خو تا نباشد چیزکی خلاژت نباید باشد حتی اندکی:D(تحریف شده بود البته:دی)

    فدامدات برم و برنگردم:قلب و عروق

    دله به دل لوله کشیه عخشم:بوس تفی

    گفتم حالا ببینم نتیجه چی میشه:دی
    این ینی خبراییه ستی؟:دیییییی

    اون فقط یه خیژالت بود .. :redface:

    زتی عخشم چرا جواب منو ندادی؟:cry:

    نه من ک نمیشناسمش شکلک تفکر...موخای بگم چک کنن آی پیشو؟:دی

    بی بخشید خو
    داشتم میرفتم سریع
    دیر نشده که هنوز دلبرم دلبرکم
    دلبر با نمکم
    اتفاقا دلم عجیب تنگت شده

    اره بگو چک کنن
    از طرف خودت بگو :|
    هرچند که ...:|
    زتی عخشم چرا جواب منو ندادی؟:cry:

    نه من ک نمیشناسمش شکلک تفکر...موخای بگم چک کنن آی پیشو؟:دی
    ی قانونی هست که میگه
    ما مولتی ها همو خوب میشناسیم = ))))
    نه نفیز از این حسا هم نداشتم:دی

    شایدم داشتم یادم نمیاد:|

    البته مسافرت میرم روز اخر یه کم از این حسا دارم ولی امید به بازگشت نمیذاره شدید بشه:دی
    ...:redface:

    این ینی خبراییه ستی؟:دیییییی

    ای نامردا ... تک خوری عخشم؟ :razz:

    خو عجقم تو نبوددی اون موقه ها...در اندرونی خودت بودی خو:cry:
    اینی که گفتی نفیذ خیلی سخته ... دلتنگی بدیه ... خداحافظی دردناکیه ... :|
    ----------
    پسرم مثل خودمه ... بچه م دیگه انگیزه نداره انگاری...:w05:

    -----

    هیچکدوم عزیزم
    ساراد و سمانه قاسمی :|
    مادر، به پسرت یه تخم کبوتری چیزی بده حرفش بیاد بچه :| :/ :دی:D
    پ چرا بی سرو صدا میاد و میره. یه اهنی یه اهونی چیزی:|
    تا به حال این جور دلتنگی رو حس کردین؟!
    مثلا بدونید که دیگه کم باقی مونده از بودن تو یه جایی، پیش کسی...! بعد سعی میکنید لذت تمام رو ببرین از اون کس یا اون جا. چیزایی که برای بار اخر دارین حسش میکنید.
    مثلا من ترم اخر دانشگاه همین حس رو داشتم. روزای اخر خوابگاه همین حس رو داشتم. مثلا روزای اخر مکه، مثلا روزای اخری که دیگه مجبور بودم برا همیشه با دوستی خداحافظی کنم:surprised::D
    خانوم بچه ها یه کم کسالت دارن سرما خوردن:دی

    الهی بگردم
    عسل + آب لیموی تازه = معجزه

    باو فهمیدم منظورتو عخشم...ولی متسفانه یا خوشبختانه تا حالا نشده تا این حد دلتنگ صدای کسی بشم:surprised::d

    ...:redface:

    خخخخ هاع فک کنم نی نی خانه هم تو راه عصن:دیییییی...هاع من و نفیز خاطره ها داریما ستی...وقتایی بوده من پشت کیبورد ولو شدم فرش گاز میزدم=))))

    ای نامردا ... تک خوری عخشم؟ :razz:
    هاع فیو. منم متوجه شدم اما خب تا این حد دلتنگ کسی نشدم. یا شایدم به این خاطر که همیشه همه دمِ دستم بودن:surprised::d

    میشی ی روز... سعی کن نشی ولی .. :surprised::D
    استغفرالله:book:پیسملت یهویی پیداش نشه حالا ما از این عکسای خاک برسی گذاشتیم:دی

    اتفاقا دیشب اومده بود
    میبینی؟
    اضن جذب میکنه بچه م این چیزارو :biggrin:
    الان دو تا از کاربران مورد علاقه م بهم درخواست دوستی دادن
    چیکار کنم خو ؟ :|
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا