زلام بر اصلِ وجودم عزن
هاع یادمه:دی...مگه میشه خاطرات خوبم با تو رو یادم بره عخشم:بوس ملایم
هاع موذن بید نیس یه تک درخت کاکتوسه وسط بیابون:دییییی...بعدشم بچه من نی که بچه خودته باو...خدا نکنه من همچین پسر زشت و کچلی داشته باشم خخخخخ
من واسه جشن لباس ندارم پس نمیام:دی
هاع هاع...چش و چالت بی بلا فیو...خلاژت نتش باو...همه از خودیم:دی..عزن چرا خلاژت؟:دی
وااااای نفیز بیا دوشت رو توضیح بده به ستی=))...این دوشت برمیگرده به ماجرای اون دخمل کوشولوهه بود ک مامانش کلیپ ماست خوردنشو گذاشته بود تو نت بعد یه پسر دلقک و مسخره برداشته بود اداشو درآورده بود...انقد با مزه:دی...اگر ندیدی بوگو بدم ببینیشون روحت شاد بشه:دی...دختره میخواد بگه ماست دوست دارم میگه دوشت:دی
وای نفیز یاد لوس حرف زدن افتادم=)))
من تو رو خعلی بیشتر تر دوشت:قلب و عروق وابسته
واژه عخشولک و جیگرکولک رو هم دوشت:دی
خو باز رفتی تا شونصد سال دیگه ینی زتی؟
من بزرگتر از نفیزم ها عخشم:دی
ایشالا که هر جا هستی شاد باشی و سلامت نفسی دو نغته هر چی آرزوی خوبه مالِ تو
انرژی بخشی از خودته تازشم:دی
جیگملتو خام خام
