-
استغفرالله:book:پیسملت یهویی پیداش نشه حالا ما از این عکسای خاک برسی گذاشتیم:دی
هاع فیو. منم متوجه شدم اما خب تا این حد دلتنگ کسی نشدم. یا شایدم به این خاطر که همیشه همه دمِ دستم بودن
سلامِ فردای روز تعطیل...بین التعطیلین:|
سلام فیوی آب اناری:دی
خوبیم تو هم که خوبی ایشالا:قلب
خانوم بچه ها یه کم کسالت دارن سرما خوردن:دی
باو فهمیدم منظورتو عخشم...ولی متسفانه یا خوشبختانه تا حالا نشده تا این حد دلتنگ صدای کسی بشم
خخخخ هاع فک کنم نی نی خانه هم تو راه عصن:دیییییی...هاع من و نفیز خاطره ها داریما ستی...وقتایی بوده من پشت کیبورد ولو شدم فرش گاز میزدم=))))
سلامتی خبر خاصی نیس شما خوبین؟
عالی عالی شکر خدا . شما خوبیـــــــــــــن؟ خانوم بچه ها؟
نه من تا حالا همچین چیزی برام نشده ستیخو صداش میاد دیگه نیاز نیس بچسبونیم گوشی رو مگر صدا ضعیف باشه مث حالت نفیز:دی
میدونید منظورم چی بود. چه جوری بگم اخه ... یعنی انقدر دلتنگ صداش باشی که حتی نخوای یک کلمه یک نفس یک دمشو از دست بدی ...
صانقاذ بچم داره به کارای مودوریتیش میرسه...خسته س میفهمین خسته:دیییییی
احتمالا مدیریت خانه و اقوی خانه ... اخجون چه حالی میده این صوبتا پشت یکی ها... نامردا چه کیفی میکنید شما دو تا ...
من این حس گوش درد رو موقع صحبت کردن با موبایل تجربه کردم. اونم برای زمانی بود که گوشیم خراب بود طرف میگفت صدات نمیاد، اون وقت باید من گوشی رو میبردم دقیقا توی حلقم تا صدای من به طرف بره، و همچنین گوشی رو میکردم تو قسمت حلزونی گوشم تا صدای طرف به گوش من برسه:دی
نه اینطوری خو ..
ولی اینم میشه ... :
لینک دانلود اون کلیپا رو زهرایی گذاشتم دیگهصفحه قبل زیر پست من، یا شایدم زیر پست خودت:|
پ کو؟ من ندیدم ...
ستی فیونایِ عاشق
دست خوش بابا!:biggrin:
همونطوری که من دوس دارم:w05:
منم دوس دارم ...
سانقاذو با کی سرش گرمه؟! :دی
کلا از اول بچه گرم بود ... الان دیگه ته دیگش مونده فقط .:d
امروز برای اولین بار تا ساعت 10 خوابیدم. یه حس عذاب وجدان لطیفی وجودمو فرا گرفته، جوری که انگار به پوچی رسیدم:دی:book:
این واسه من رویا شده ...
چاییم سرد شد :/
سلاااااااام امروز
سلام نفیذ سلام زهرای گل پرتقالی :دی
خوبین؟
خوشین؟
خسته نباشید
هوراااااااااااااااااااااااااااااااا فردا تعطیله!
هاع این ایه رو شنیده بودم برای حاجت و اینا..مقسیکم الله جزیلا
نه من تا حالا همچین چیزی برام نشده ستیخو صداش میاد دیگه نیاز نیس بچسبونیم گوشی رو مگر صدا ضعیف باشه مث حالت نفیز:دی
هاع نفیز درکت میکنم:دی...روزا و شبای پروژه من حسرت یه خواب راحت رو داشتم...نیس همش رو میذاشتم نزدیک موعد تحویل این بود ک یهویی میدی دو سه روز فقط سه چهار ساعت وقت خواب پیدا میکردم:|
صانقاذ بچم داره به کارای مودوریتیش میرسه...خسته س میفهمین خسته:دیییییی
هاع منم مث نفیز کنجکاویده شدم ببینم شال گردنه برای کیه:سوت ملایم:دی
نفیز عخشم نیم مین پیاده روی زیاد نیس؟:دی
وای هر وقت یاد اون طرف میفتم خنده م میگیرهتازه هم مودور شده بودیم نفیز یادته؟:دی
چرا باو ستی من که بیدی نیستم با این بادا بلرزم...همچنان دوشت دوشت میکردم:دیییییییی
باو عخشم کلا زدی تو حالم ستی...لینک برات گذاشتم دیگه:05
اوخی ناسی ناسی...فراغتش موبارک:دییییی
زتی عخشم خبریه ها...نگو نه ک باورم نمیشه:دی...عاشخ شدی مادر؟:دی
سلام ستایش خانوم:دی
سلامتی خبر خاصی نیس شما خوبین؟
هاع بچم نفیز تو همه زمینه ها تبحر داره...ازدواجم یکیشه:دی
آزمایش خون برا ازدواج لازمه دیگه:دی...اه اه انقد بدم میاد از این مردایی که خیلی عضله هاشون زده بیرون زا اینور و اونورشون:|...تا یه حدیش خوبه چازشونه باشن و اینا ولی عضله ندوشت
الهی....دست گلت ندرده فیو...من کلا شال گردن بپوش نیستم عاخه:دی...اصلا لباس زیاد گرم نمیتونم بپوشم حتی چله زمستون...گرمم میشه زیادی خخخخ...هر کی لباسمو تو زمستون میبینه میگه باو تو سردت نمیشه این طوری؟:دی
منم کلاه بلت نیستم:دی
قابل تورو نداره، همه بدون چشم داشت تقدیم ستی فیونایِ عاشق (ترکیبشو دوست دارم:|)
من هم وقتی اون قندای دلت آب میشه، به حالت غش و ضعف میفتم:w22:
_______________
من قران خیلی دوشت:child:
__________________
مرد باس جوری به زنش ابراز محبت کنه که خانم با دمش گردو بشکنه، نه خیلی زیاد که خز بشه، نه خیلی کم که دلش اوف بشه، یعنی یه جور خاص. همونطوری که من دوس دارم:w05:
_________________
مادر بگرده برای این پسر:دی آخ کی غروسیش بشه! پای کوبان دوره سرش بچرخم و قر بدم:دی:دی:دی
__________________
سانقاذو با کی سرش گرمه؟! :دی
__________
امروز برای اولین بار تا ساعت 10 خوابیدم. یه حس عذاب وجدان لطیفی وجودمو فرا گرفته، جوری که انگار به پوچی رسیدم:دی:book:
لینک دانلود اون کلیپا رو زهرایی گذاشتم دیگهصفحه قبل زیر پست من، یا شایدم زیر پست خودت:|
من این حس گوش درد رو موقع صحبت کردن با موبایل تجربه کردم. اونم برای زمانی بود که گوشیم خراب بود طرف میگفت صدات نمیاد، اون وقت باید من گوشی رو میبردم دقیقا توی حلقم تا صدای من به طرف بره، و همچنین گوشی رو میکردم تو قسمت حلزونی گوشم تا صدای طرف به گوش من برسه:دی
تا حالا شده از فرط عطش شنیدن صدای یک نفر انقدر گوشیو به گوشت فشار بدی که دردت بگیره؟ :|
عسل طلاهای من
این آیه رو زیاد بخونید
خوندنش هم به ادم ارامش میده هم حاجت...
#92
مردونگی به ریش و سیبیل و صدای کلفت نیس
دل کسیو شاد کردی
لبی رو خندون کردی
مردی!
زن باس با ی نگاه بفهمه اقاشون چی میخاد همون لحظه بگه اره خیلی مچسبه
پاشو بیار بخوریم!!
عاشق که باشی
دنیا میشه یکی ، یکی میشه دنیات
فصلا همه بهارن...
پرنده ها همه خوش اواز
اسمون همیشه ابیه. ابرا همیشه پنبه ای ...
عاشق که باشی
دلت تاپ تاپ میکنه همیشه
تنگ میشه
بی قرار!
عاشق که باشی
هر ثانیه یکساعته ... هر روز یکسال!
هر فاصله بی نهایت
عاشق که ...
دنیات عوض میشه
اگر خودتم عوض شدی
یعنی عاشق شدی..
نفیذ
خندتو
حال خوبتو
قدم زدن زیر بارونتو
این شکلک لوس کردنتو
همه رو خریدارم
همه ش رو هم چنددددددددددددددددد؟
موذنم درگیره... بچه م داره فارغ میشه ... میفهمین ؟ :دی
حالا ترانه به افتخار جمع
دوست دارم میدونی
تا وقتی مهربونی
این قصه رو میتونی
از تو چشام بخونی
یه عمریه باهاتم
عاشق اون چشاتم
دنیا خیلی قشنگه
وقتی که تو باهامی
چرا من انقدر حالم خوبه؟
دوستون دارم :دی
اهان یادم اومد
اره یادش بخیر که بعد اون دیگه اونطوری حرف نمیزدید
الهی بگردم
نازی نازی
هنوز ندیدم
پس لازم شد ببینم
بمب خندست انگار :دی
لینک دانلود ندارین؟
به این میگن حاشیه پررنگ تر از متن!
حالا اینا مقدمه بودن
تا بگم اون شالگردن رو برای کی بافتی؟!
[img]
نفیذ میدونی وقتی میخندی قند تو دلم اب میشه
ای جان چه خنده های قشنگی اضن عاشخ خندت شدم من
تو بگو فقط چند؟
:شکلک لوس کردن خود:D
مادر، موزنت کجاست؟! سرش با کی گرمه؟ :دی
آقا من و زهرا یه بار داشتیم با احساس حرف میزدیم. هی میگفتیم من تورو دوشت اون من رو دوشت اینا بعد یکی دقیقا اومد یه سطل اب یخ روی من و زهرا خالی کرد اونم جلوی یه ملتی و بعدش رفت در افق محو شد و بعدشم شوهر کرد.
حالا قضیه این مدل حرف زدن برمیگرده به همون کلیپ مذکور. بدانلود. فیو جیگرت حال میاد=)))))
من این کلیپ رو تو یه روز پاییزی غم انگیز دیدم و حالم از اون روز عوض شد:surprised::D
جای همه ی دوستان سبز. یک بارون جیگری امروز اومده بود که نگو. یه نیم مین رفتم زیر بارون پیاده روی.
حال منم خوبه فقط منتظرم یکی بیاد ضدحال بزنه بهم
یعنی شرایط حال الان من که خیلی خوبه مساعد اینه که یکی بیاد ضدحال بزنه:دی
__________
دقیقا داشتم تو راه به این فکر میکردم یعنی همه ی ادم ها تو روزهای بارونی حالشون خوبه :|
نمیدونم چرا همیشه نسبت به یه ماجرا، یه عکس یا کلا هرچی بیشتر از موضوع اصلی مسائل فرعی توجمو جلب میکنه:دی
عکسارو فیو یادته؟! مثلا یکی عکس میذاره بیشتر توجم به اونی که دستش تو عکس افتاده یا یا مثلا توجمو در و دیوار این جور مسائل جلب میکنه:دی
یا مثلا وقتی میخوام یه خونه رو از بیرون ببینم بیشتر از نماش مثلا بیشتر توجمو اون پرده ای که از بیرون به زور معلوم میشه توجمو جلب میکنه:دی
حالا اینا مقدمه بودن تا بگم اون شالگردن رو برای کی بافتی؟! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
