روزی از روزها ،
 
 
شبی از شب ها ،
 
 
خواهم افتاد و خواهم مرد ،
 
 
اما می خواهم هر چه بیشتر بروم
 
 
تا هرچه دورتر بیفتم ،
 
 
تا هرچه دیرتر بیفتم ،
 
 
هرچه دیرتر و دورتر بمیرم .
 
 
نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ،
 
 
پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ،
 
 
افتاده باشم و جان داده باشم ،
 
 
همین
 
 
(دکتر علی شریعتی)