(رها)
پسندها
1,761

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مادرم پنجره را دوست نداشت ..
    با وجودی که بهار
    از همین پنجره
    می آمد و مهمان دل ما می شد ..
    با وجودی که همین پنجره بود
    که به ما مژده باز آمدن چلچله ها را می داد ..

    مادرم پنجره را دوست نداشت
    مادرم می
    ترسید
    که لحاف
    نیمه شب از روی
    خواهر کوچک من پس برود ..

    یا که وقتی
    باران می بارد،
    گوشه قالی ما تر بشود ..
    هر زمستان، سرما
    روی پیشانی
    مادر
    خطی ازغم می کاشت
    پنجره شیشه نداشت ..
    والا سختگیری که هست !ولی باید بسازم باهاش:cry:

    شما چه خبر؟ دانشگاه خوش میگذره؟ میان ترما شروع نشده؟
    سلام عزیزم
    ببخش این مدت خیلی درگیر بودم.

    ما ریاضی پیشرفته داریم که خیلی سخته!:cry:
    فعلا کتاب اعداد مختلط چرچیل رو داریم می خونیم.
    دعا می کنم زیر این سقف بلند،
    روی دامان زمین،
    هر کجا خسته شدی،
    یا که پر غصه شدی،
    دستی ازغیب به دادت برسد
    و چه زیباست که آن دست خدا باشد و بس
    تمام هفته را
    شبانه روز در فکر تو هستم
    کاش ..
    جمعه ها
    ،
    فکر کردن به تو هم تعطیل بود
    ..

    { ونوشه اندرخور }
    دو سال است هرجا می‌روم
    پنجره را با خودم می‌برم ..
    دو سال است دنیا را
    دنبالِ تو می‌گردم ..
    دو سال است این دو چشم
    پنجره‌هایی رو به توست ..



    { یوسف الصائغ }
    باشی دلتنگم
    نباشی دلتنگ‌ترم
    قلبم چه کوچک است !

    { عباس حسین نژاد }
    ببخش بی تو خودم را غریب می بینم
    به جان هرکه دلم را شکست ... غمگینم

    { مهتاب يغما }
    سلام گلی خوبی؟این واقعا قشنگه گریه ام گرفت خیلی پستهای خوشگلی میزاری
    ازت ممنونم فرشته بانو
    ببخش بی تو خودم را غریب می بینم
    به جان هرکه دلم را شکست ... غمگینم

    { مهتاب يغما }
    می توانم گوشه ی میخانه ی مغزم
    تا هزاران سال و قرن دور
    با سیاهی های چشمانت بیندیشم ..


    { رضا براهنی }
    دلم باران
    دلم دریا
    دلم
    لبخند ماهی ها
    دلم اغوای تاکستان به لطف
    مستی انگور
    دلم بوی خوش بابونه می
    خواهد
    دلم یک باغ ِ پر
    نارنج
    دلم آرامش ِتُرد وُ لطیف ِ صبح
    شالیزار
    دلم صبحی
    سلامی
    بوسه
    ای
    عشقی
    نسیمی
    عطر
    لبخندی
    نوای دلکش تارو
    کمانچه
    از مسیری دورتر
    حتی
    دلم شعری سراسر دوستت
    دارم
    دلم دشتی پر از آویشن و گل پونه می
    خواهد
    دلم مهتاب می خواهد که جانم را
    بپوشاند
    دلم آوازهای سرخوش مستان ِ بی
    دل
    نیمه شب ها زیر پوست مهربان
    شب
    دل ای دل گفتن شبگردهای عاشق
    ِدیروز
    دلم دنیای این روز من و ما
    را
    به لطف غسل تعمید کشیش
    عشق
    از اول مهربان تر شادتر
    آبادتر
    حتی بگویم زیرو رو وارونه می
    خواهد ..
    دلم ....

    مو پریشان به شکار آمد و بعد از آن روز
    من پریشانم و او گیره به گیسو زده است ..
    یک کودک غریبـه
    با چشم های کودکیِ من نشستـه است
    از دور لبخند او چه قدر شبیه من است ..
    آه ، ای شباهت دور ! ای چشم های مغرور
    این روزها که جرأت دیوانگی کم است
    بگذار باز هم به تو برگردم
    بگذار دست کم گاهی تو را به خواب ببینم
    بگذار در خیال تو باشم
    بگذار ... بگذریم
    این روزها خیلی برای گریه دلم تنگ است
    ..


    { قیصر امین پور }



    من تو را از خود جدا هرگز نخواهم کرد
    چون
    پیرمرد بد دلی کیف خودش را در
    قطار ...

    { سعید صاحب علم }
    همدیگر را می پوسانند سیب های یک جعبه

    آدم های این زمین
    ..

    { علیرضا روشن }
    انسان ، آهسته آهسته عقب نشینی می
    کند.
    هیچکس یکباره معتاد نمی
    شود
    یکباره سقوط نمیکند ، یکباره وا نمی دهد
    یکباره خسته نمی شود، رنگ عوض نمی
    کند،
    تبدیل نمی شود و از دست نمی رود
    ..

    زندگی بسیار آهسته از شکل می
    افتد
    و تکرار خستگی بسیار موذیانه و
    پاورچین رخنه می کند.
    قدم اول را ، اگر به
    سوی حذف چیزهای خوب برداریم
    شک مکن که قدم
    های بعدی را شتابان بر خواهیم داشت ..
    { نادر ابراهیمی }
    زندگی را ورق بزن
    هر فصلش را خوب بخوان
    در فصل کاشت با بهار برقص
    در فصل داشت با تابستان بچرخ
    پس از برداشت
    در پاییز کنار دیوار بنشین
    با زمستان کنار کرسی بنشین ...
    شاهنامه بخوان واستکان استکان چای
    به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
    مبادا ... مبادا زندگی را
    دست نخورده برای مرگ بگذاری !


    { نسرین بهجتی }
    دکترها می گویند
    دیدنت برای ناراحتی قلبی ام خوب است
    بیچاره دکترها !
    چقدر درس خواندند
    تا بفهمند
    دیدنت
    برای ناراحتی قلبی ام خوب است ..
    { لیلا کردبچه }
    سلام.جو کلاسام خوبه! خدا رو شکر با دوستای خوبی مثل خودت اشنا شدم. اصفهانی هستن.
    سلام خوبی گلم؟چقدر این اخرین پیام بازدیدگنندگانت قشنگه خیلی درسته ممنونم ازت یه دنیا خوشگل بانو
    دیگر نمی خواهم کسی به من عادت کند
    من به کسی عادت کنم
    یک روز باید جدا شد
    باید تنها ماند
    باید شکست
    اما در این شکستگی تنها
    فقط به تو فکر می کنم
    من از اعتیاد تو خلاص نشدم
    شاید خودم را پیدا کردم ..
    { بهمن فرسی }
    سلام دوست جون!در چه حالی؟به سلامتی کلاسا شروع شده؟
    پاییزم را آغاز میکنم و هر روز کوله بار تنهاییم را تنهاتر از قبل به دوش میکشمبی آنکه دست مهربانت با گرمای زندگی بخشش مرا دریابد
    بی آنکه با روشنی چشمان عاشقت صبح را آغاز کنم ..
    و بی آنکه در را به رویم بگشایی و در آغوش امنت پناهم دهی
    ای پاییز نیا ..
    " از آخرین تلاش زمستان
    یک باغ بی شکوفه ماند برجای
    من سردم است مادر تابستان .. "
    ره‌جمم بكه‌ن، تاوانبارم
    سه‌رم بكه‌ن به‌بنچینه‌ی مناره‌تان
    وه‌رن بمكه‌ن به‌حه‌للاجیَ
    بۆ سه‌مای سه‌ر
    قه‌ناره‌تان
    تاقه‌شیعریَكم ناتوانن ده‌سته‌مۆكه‌ن
    له‌گیَژه‌نی هه‌ستی خۆمدا نوقمه‌سارم!
    ببن به‌خوا توورِتان
    ده‌ده‌م
    خوای ئیَوه‌ ناپه‌رستم
    نابم به‌به‌رد سه‌ری خه‌ڵكم پیَ بشكیَنن
    نابم به‌دار بۆ فه‌لاقه‌
    چقڵی ئیَوه‌ قه‌ت
    نارِویَ
    له‌ناوبیَستانی سه‌د
    ته‌رزم
    بۆ ئیَوه‌ قه‌ت
    لینی نابیَ
    خامه‌ی
    ره‌نگینی سه‌ربه‌رزم
    سه‌ختم ویَنه‌ی پۆڵاو ئاسن
    شه‌پۆلیَكی
    شیَت و یاخیم
    خه‌وی به‌نده‌ر
    ئه‌شیَویَنم
    دیلم ده‌كه‌ن
    هانیَ ده‌ستم
    ئه‌وه‌ش گه‌ردن
    هه‌ڵمواسن.
    بون (شیعری ره نج سه نگاوی)

    ئەگەر بڵێم شەوانە بۆ ئەستێرە و مانگ باسم کردویت..
    ئەگەر بڵێم لە دڵمدا وەک نەمرێک پەیکەرم بۆ دروست کردویت..
    ئەگەر بڵێم ھەرگیز پێکە شەرابێکم بێ تۆ نەخواردوەتەوە..
    ...لەگەڵ خۆمدا بۆ ھەموو مەیخانەکانی شارم بردویت..
    ئەگەر بڵێم ھەمو شەوێ بەر لە نوستن ماچم کردویت..
    ئەگەر بڵێم لە ھەر کوێ بۆنم کڕیبێت..
    ئەبێ پێشان جارێ بۆنی قاوە بکەم!
    چونکە ھێندە بۆنم کردویت..
    من ئەزانم باوەر ناکەیت!
    ئەزانی بۆ ؟!
    چونکە عەشق وەکو من شێتی نەکردویت!
    ھەرچی ھەستی دوری ھەیە لێی نەبردویت!
    چونکە تۆ ھێندە عاشق نیت ھەڵممژیتە ناختەوە!
    ئەو کاتەی ئاخ ھەڵئەکێشیت..
    چونکە تۆ ھێشتا ناتوانیت..
    بە برژانگت لەسەر دیوار..
    وێنەی چاوی من بکێشیت!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا