hadi1525
پسندها
8,442

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اون که از دوریه منو اجیم معتاد بشی شکی نیست...:D
    ویییییییییی.... معلومه خسته ای ها... قلم عفو کشیدن دیگه...:confused:
    نه تو رو خدا همین باشگاه معروف شدی بسه....:biggrin::biggrin:( قابل توجه بعضیا: ارا صندلیه داغ)....
    برو بگو ....میشیم هتل 5 ستاره ....
    راه میریم بهمون گیر میدن چه برسه به بدگویی...
    خخخخخخخخخخخخخخخ
    دیوونه!!!
    اره. شایسته.
    تو میگی رو ب موتم!!!
    نخند جدی گفتم :(
    تو دیوونه ای دعای خوبم کنی برعکس میشه..والاااا....
    این تبم که بزودی خوب میشه ولی دلیل تبم به زودی نه .....
    یه مشکلاتی پیش اومد حال نداشتم بعدشم سیستم ندارم این سیستم داداشه که الان نیست من اومدم باهاش ...
    برو خدا رو شکر کن کلاس مامان رفیقم روبروی افتخاریه!! وگرنه خونتو میریختم دی:
    واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! چته؟؟؟؟!!!!
    نه برادر نه ...
    این دفه رو چشم پوشی کن....
    قلم عفو بکشششششش...
    معتاد نشیاااااااااا:w15::w15::w15:
    اصلا انقد بی تمرکزم نمیدونم جوابتو چی بدم /؟؟...:(
    به محبوبه که اشکالی نداره رفتم تو تاپیک تولدت دیدم واسه تک تکشون آرزوی بهترین هاکردی....:D
    بابا من ک نمیتونم کل خیابون تهران روبترکونم!!!
    سلامتی. دی:
    جدی ک نمیگی!!!
    :w15::w15::w15::w15::w15::w15:

    ااااااااااا راس میگیا... بزار جزوه های کنکوریمو بدم بهش...
    یا خدا راس میگی؟؟؟......... کو تسبیحه ممممممممممممممن...:cry:
    حالا انقد شکسته نفسی نکن!!!
    بگو مال کجایی داداش!!
    کی راحت میشیم؟؟ دی:
    کوفت بگیری تو ...روحیتو نخواستم .....:D
    میبینم که نبودم بهترین هاتو به تاراج گذاشتی ؟؟...
    شهابی کیه؟؟؟... داره برا من خط ونشون میکشه...
    اینه رسمش... محبوبه تنهاست...:cry::cry:
    خودت بچه کجایی؟؟! بگو تا بیام شخصا ب خودت بمب ببندم!! دی:
    کلی گفتم! ی وخت خواستی زن بستونی سمت بابل نرو!! دی:
    دکتر نهههههههههههههههههه......گلوم درد میکنه و استخونام ....
    ای بمیریییی که انقد با بهشهریا بدییییییییی
    میری برا من قشون میاری؟؟؟... اینه رسمه فامیلی... من دیگه رفتم .. رفتم که تو افق محو بشم...:(:(
    خخخخخخخخخخخخ
    ما ی 100 متری فاصله داریم. دی:
    شکیبا بچه خوبیه.
    ن داداش، از من بشنو، ب بابلی ها اعتماد نکن!!!
    یا خدا منو از دسته این نجات بده....

    خاله پسر میدونی چیه: تو اول یه گلوله ی اعتماد به نفس بودی بعد دست و پا در آوردی...والا...:w16:
    برو به سلامتتت.... بری دیگه برنگردی... ایشالاااااااااااااااااااااااااا...:w15:
    آره داغونم تب دارم ......
    صبح ؟؟./..خوشبحالتون اینجا یذره بارید منم عی دیوونه ها رفتم زیرش یکم خیس شدم....الان بند اومده ...
    بمب نذاریا فعلا وقت شهادتم نیست...:دیییییییی
    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
    اره، نبینم باهاش کاری داشته باشیا!!!
    خخخخخخخخخخخخخخخ
    هواتو دارم دادا، فقط با شکیبا کاری نداشته باش!!
    چی میگه؟؟؟
    اره، چطور؟؟ بچه خوبیه.:smile:
    نیستم ینی خرو ئم بی ادب؟؟.....الانم اتفاقیشد که اومدم تب دارما یرت کردم نشستم پا سیستم..
    راستی بهشهر الان بارون اومد اونجا چی ؟....
    من جرئت دارم اتفاقا دوشنبه میخوام برم بابل واست دست تکون میدم بیا رو تلار وایساا...
    هادی با هم دانشگاهی من (شکیبا) کاری نداشته باشا!!!:cool:
    برو فردا بیاااااااااااااااااا....:biggrin:

    یادته.... چه شعر خوبی بود...:D
    میگم کسی از قلم نیفتاده باشه.... واقعا که...:confused::confused:
    من اومدددم.... آخیش... خدایا شکرت... خدایا همه ی گشنه هارو سییر کن...:biggrin:

    نمیگم...:cool:

    آره دیگه مگه ساسی مانکن شاگرد تو باشه....:biggrin:
    آره میگم که خودتی... میگی نه...:w15:


    آره ... چون تو متنت از شانس گفته بودی...
    تموم شد ... همشو خودم خوردم... آرهههههههههههههه...:w42:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا