M
پسندها
999

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • منظورم بود خودم کتبی ازشون تشکر کنم:biggrin:
    پس منم نیگاه میکنم..خو دختر خالمی دیه..خالهههههههههههههههههههههههه این اذیتم میکنههههههههه:D
    خخخخخخخخخخخخ...خو نکنم بده بوخودااااااا
    شمالیا دست دست...:w33:
    تو و شکیبا قرار شد برین اونطورف برقصینااااااااا..رقص منم نبینین:biggrin:
    دختر خاله بذار خودم تشکر کنم...نکنم بده...مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    هروقت خودتون خواستین... باشه اونم بیاد کچلم کرد انقد گفته...:w25:
    وااااااااااااای دخترمون چه خجالتی هم هست:w24::w23::w40::w33:
    ببخشییدددددددددددددددددد

    خداوند لبخند زد
    دختر آفریده شد!
    لبخند خدا روزت مبارک

    [IMG]
    [IMG]
    [IMG]
    سلاااااااااااااااااااام خاله زاده خوبی؟
    ممنون خوبم.شکر
    ایشاللهههههههههههههههه.....ماشالله ماشالله بهش بگین ماشالله...
    باشه میبرمتون اکبرجوجه:biggrin:
    نون و پنیر اوردن دخترومن رو بردن...نون و پنیر ارزونیشون دختر نمیدیم بهشون:biggrin:
    واااااااای دختر خاله..تا 3 بیدار بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ببخشید تورو خدااااااااااااااااااااااااااااااااا
    خیلی لطف کردی..خالههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه:D
    سلااااااااااام دختر خاله
    مرسییییییییی
    اسمش خیلی باحال بود:biggrin:
    یک دنیا تشکر.عروسیت جبران کنم:redface:
    نه من میرم تو یاهو یکم چت بعد میخوابم ....فدای چشات بشم
    دوست دارم ....درساتو بخون یادت نره ها....:smile:
    شبت بخیر خوشگل خانومم ....:heart::heart::heart::gol:
    بخدا نخوندم فقط اون کلمش خورد به چشمم.:redface:
    من عجله ندارم.میخوام با دست پر برم.
    ب ر ب ب..:w15:
    قرار بود جمعه بریم خونه خالم ....نمیریم ....:crying::crying::wallbash:
    ایشالا زودتر حسش کنم ...چون به ته رسیدم ...:(
    شما چرا اسم شخصیت های کارتنی رو روی هم میذارین؟
    طلا که اسم خروس بود چیگر هم تو کلاه قرمزی
    من خوبم ....کم اشتها تر از هر روز ...حال دلم افتضاح ...
    :(
    انقد دوس دارم صدای خدارو بشنوم دوس دارم باهام حرف بزنه ....
    اون لحظه جو سنگین شده بود.داشتم زیرش له میشدم:biggrin:
    نگران نباش خاله زاده...:w15:
    سلام عزیز دلم ...خوبی؟؟...:smile:
    آره جات خالی به مناسبت روز دختر بود ....یکم گرم بود ...آخرشم یکی از بچه ها البته تو گروه ما نبود دستش شکست ...:confused:
    محبوبه میشه این روزام تموم شه ؟/....:(
    آجی خوابیدی ؟؟....:(
    اردو بودم بعدش رفتم دوش گرفتم بعدم شام دیر شد شرمنده:confused:
    :w15:
    دیه نمیخونم...نابودم.کرد.منو با دنیای جدیدی اشنا کرده.خخخخخخخخ
    سلامی به زیبایی گل.احوالتون خاله زاده؟
    سپاس. به کامیابی و شادمانی میگذرانیم
    شاید باورت نشود.مقدمه کتاب را خواندم:D
    یه امشبو من اعصاب ندارم این سیستم قاطی کرده ...
    محبوبه حرفات خیلی آرومم میکنه ....خیلی دوست دارم .....دیگه بیشتر نمیتونم حرف بزنم شرمنده ....قاطی کردم
    شبت بخیر گلم ......:smile::smile:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا