-
خدایا درونم را به تو میسپارم.....
که در تلاطم بدی گرفتارست.....
چه دلم دلگیر است....
چه دلم دلتنگ است....
و نگاهم خـوش یک خـاطـره است....
خوش آن سوی نگاهی که به من امید داد...
کــاش مـی بـودی ...
دل من جای تو را می بیند...
اشک هایم جاریست...
که چه جایت خالیست ...
تو پروفت دنبال یه معجزه هستی یا خبر خوش از یه آشنای غریبه که اینطور لبریز از احساساتی؟
سلام امیدوارم که حالتان خوب باشید و دنیا به کامتان
ممنون که جویای احوال بنده هستید.لطفت را میرساند.
مشغله کاری و ذهنیم فراوان شده به حدی که از نظر زمان دچار محدودیت شدم.
چه خبر؟تعطیلات خوش میگذره؟
دوستت دارم!
نه براي آنکه بگويم
و نه براي آنکه بشنوند
و نه حتي براي اينکه
درجمع دوستدارانت باشم...
دوستت دارم!
چون عشقت زيباست
زلال است...
عاشقت بودن مرا به اوج مي رساند!
مرا به لذتي دست نيافتني دچار مي سازد...
اي عزيزترين...
کاش بداني
کاش درنگاهم بخواني
نمي دانم شوق حضورت را در نگاهم ديده اي يا نه؟
به راستي تا به حال مرا ديده اي؟
نمي دانم!
فقط ميدانم من ،
من که هميشه و در تمام لحظات به يادت هستم
هميشه و هر جا...
حتي زماني که در کنارت هستم
دلهره ي نگاه ديگران عذابم مي دهد...
اما ...
حضور تو آن را برايم بي ارزش مي کند!
میخواهم و میخواستمت ، تا نفسم بود
می سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
عشق تو بسم بود که این شعله بیدار
روشنگر شبهای بلند ققسم بود
آن بخت گریزنده دمی آمد و بگذشت
غم بود که پیوسته نفس در نفسم بود
دست من و آغوش تو هیهات ، که یک روز
تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود
بالله ، که جز یاد تو ، گر هیچ کسم است
حاشا ، که بجز عشق تو ، گر هیچ کسم بود
سیمای مسیحایی اندوه تو ، ای عشق
در غربت این مهلکه فریاد رسم بود
لب بسته و پر سوخته از کوی تو رفتم
رفتم ، بخدا گر هوسم بود ، بسم بود
" فریدون مشیری "
سلام واقعا جواب این سوالت را میخواهی؟
در مورد من چه فکری می کنید؟ در مورد شخصیتم، رفتارم، خوبی و بدی اخلاقم؟ همه چی؟
شناخت من نسبت به شما مجازیه نه حقیقی پس شناختی نسبت به شما ندارم.
گاهی سکوت بهترین زبان برای سخن گفتن است.
بهتر از هر کلامی و بهتر هر منطقی
پس سکوت کن تا هرگز شرمنده وجدانت نباشی
من…!
مرا که میشنـاسی؟! خودمم
کسی شبیه هیچکس!
کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی
مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر
اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام!!
دری هستم
که می‌توانست به آسمان باز شود
اگر لولایش به زمین
چفت نبود...
خواهش میکنم.بفرمایید شما نیازی به اجازه نداری
نیازی به تمنا نیست من دیگه چیزی نمیگم فقط سکوت اختیار میکنم.
خداوندا کفر نمی گویم
پریشانم
چه میخواهی تو از جانم؟
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه زجری می کشد آن کس که از احساس سرشار است
خداوندا تو تنهایی و من تنها
تو یکتایی و بی همتا
ولیکن من نه یکتایم نه بی همتا
فقط تنهای تنهایم...
مهم نيست كه شانه هايت تجسم است و آغوشت خيال! همه ی يادت اينجاست
نگاهت ... صدايت ... خنده هايت ... ديگر چه مي خواهم؟ هيچ! دستانت را در
دستهايم جا گذاشتی نگاهت را در نگاهم و خيالت را در خيالم... و من آرامم ...
آرام تر
از هميشه
زندگی تمامش خطای دید است
من تو را می بینم و تو مرا نمی بینی...!؟
من از اعدام نمیترسم!!
نه از "چوبش"نه از"دارش"
من از پایان بی دیدار میترسـم
آدمای راست گو خیلی زود و خیلی راحت عاشق میشن ....
خیلی راحت احساسشون رو بروز میدن.....
خیلی راحت بهت میگن که دوستت دارن.....
خیلی دیر دل می کنن.....
اما وقتی زخمی بشن ، ساکت میشن ، چیزی نمیگن ،
خیلی راحت میرن و دیگه هیچوقت بر نمیگردن!!!!!
یه چیزی هست به اسم “بغل “….
لامصب دوای هر دردیه . . .
گاهی چه دلتنگ میشویم
برای یک مواظب خودت باش
برای یک هستم
برای یک نوازش
برای یک آغوش . . .
نگاهت هر قدر هم که دور باشد ، آرامم میکند . . .
و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . .
چقدر رسیدنت را دوست دارم . . .
آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی . . .
تنها برای ” تــــــو ” ، هنوز گرم است
سلام هستم متنت را دارم ولی صدا و تصویر هیچ
دلت تنگ یه نفر که باشه
تموم تلاشت و هم که کنی تا خوش بگذره ؛
و لحظه ای فراموشش کنی ، فایده نداره ....
تو دلت تنگه ، دلت برای همون یه نفر تنگه !
تا نیاد ... تا نباشه .... هیچ چیز درست نمی شه ... !!!
زندگی همین است
هر خاطره غروبی دارد...
هر غروبی خاطره ای...
و ما جایی بینِ امید و انتظار...چشم می‌کشیم تا روزگار مان بگذرد
گاهی هم فرق نمیکند چگونه...
فقط بگذرد
دلـم ...
هنـوز ..
خیس خورده نگاه توست ..!!
نـازش بـدار ..!
که نلغــزد ..
از میان دستهایت ..!! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...