yas_101214
پسندها
29

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلامی چو بوی ماه رمضان دلی آشفته و پریشان حال توبه کننده دیروزی گناهکار امروزی:cry:سلام بر بانوی خوبیها مریم خانم مهربان:gol:خوبم خوبی؟طاعات و عبادات قبول باشه
    بزرگوار حالا چون تجربه زندگیت بیشتر از من است باید اینطوری کیش و ماتم کنی؟آخه پس انصافت کجاست؟:Dبه سوالات تست هوش اینقدر دقیق پاسخ نمیدن که منو با جوابهای قانع کننده ات گذاشتی تو منگنه عاطفی و روحی و جسمی و قلبی و قلوه ای و .....:biggrin:
    چه خبر؟نگو که عاشق یه پسر پر توقع بودی که خندم میگیره:)خداییش این معیارهای شما را من به تنهایی دارم اما چه کنیم معشوق بین راه رفت استخاره کنه نگو پیچید به بازی اونم با دلایل منطقی:Dخب خواهر من معلومه کجا سیر میکنی که همه بجز من:eek:فهمیدن عاشق شدی و دوستدار یه بنده خدایی اینجا حق دارم که یه هوک چپ (ضربه دست چپ بوکس)بهت بنوازم هر چند من با خانمها با ملایمت برخورد میکنم ولی شما باید بچشی تا از خواب غفلت بیدار بشی چطوره؟؟؟؟؟;)
    به سلامتیِ اونی که
    نه میتونیم ببینیمش
    و نه صداش رو بشنویم
    ولی بدجوری دلتنگشیم.....!

    میدونی فعلا از زندگی دست کشیده ام تا ببینم خدا برام چیکار میکنه؟؟؟

    حالا کهنه رفیق من بکه معیاراش برای شریک زندگیش چیه تا اگه موردی بود با کمال میل معرفی کنم؟
    خوشبختیت عشق است.
    میدونی تا الان تو انتخابم خیلی سخت گیری کردم دلایل خاصی هم نداشت چون واقعا دوست دارم شریک زندگیم همونی باشه که میخوام. و الا ازدواج به منظور تغییر عقاید یا شخصیت طرف مقابل که خیلیا با این نیت ازدواج میکنن از نظر من کاملا اشتباه است. حقیقتش چند وقت پیش( همون موقع که گفتم یه تصمیمایی گرفتم از نظر همه اشتباه بود) یه خواستگار داشتم که به قول همه عالی بود ولی جوابم منفی بود. خواهرم دلیلشو ازم پرسید خواهرزادمم خواب بود یه دفعه از خواب بیدارشد گفت مامان خاله یکیو دوست داره. :smile:باورت میشه از اون روز همه یه جوری بهم نگاه میکنن . واقعا خودمم از تعجب نمیدونسم چی بگم. نهایت حرفام اینه که تا قبل از شما به دلایلی از تصمیم برای ازدواج فرار کردم وبعداز شما هم به دلیل دیگری.خودمم تو کار خودم موندم . مطمئن باش اگر هم روزی تونستم فراموشت کنم و برای زندگیم تصمیم بگیرم شما را هم دعوت میکنم. فعلا که از همه چیز دست کشیده ام و تن به اسارت زندگی داده ام.

    نماز خوان بودن شخص خیلی مهمه، روزی شخصی خدمت حضرت رسول میرسه از پسرش شکایت میکنه که الوات است و غیره، حضرت رسول میپرسه نماز میخونه، جواب میده میخونه ولی یکی در میون، حضرت رسول رو به شخص میکنه میگه خیالت راحت همین نماز اونو نجات میده. مساله مهم دیگری که هست اینه که احترام به پدر و ماد سر لوحه زندگیش باشه. اینا از نظر من معیارهای مهمی هستن که هر کسی نداره. یه روز یه نوشته ای خوندم که میگفت زمانی ازدواج کنید که بدونید حتی 1درصد از خونه پدر خوشبخت تر هستید.
    میدونی انتخاب شریک زندگی مساله خیلی مهمیه. دید من نسبت به این موضوع با نظر خیلی از دخترا متفاوته. نظر من اینه که انسان نباید به هر بهایی ازدواج کنه؟ زندگی حرمت داره، شریک زندگی باید کسی باشه که با اون به آرامش برسی، وقتی بعضیا را میبینم که با انتخاب اشتباهشون الان مجبور به تحمل زندگی هستند دلم براشون میسوزه ، برای من فاجعه است که بخوای زندگی را تحمل کنی ، تحمل سختی و نداری و مشکلات خیلی راحت تر از تحمل کسی است که دوستش نداری. تو زندگی پول و مادیات اهمیت داره ولی نه به عنوان معیار مهم ،درآمد کم باشه ولی حلال. خونه، ماشین آنچنانی هیچکدام در برابر زنگی با یه شخص انسان و خوب اهمیتی نداره. اونچه که اهمیت داره ایمان نه بصورت افراط و نه تفریط ، در حد معمول در حدی که واجباتش را انجام بده.
    اما در مورد این سوالتون:رفیق میمونی و دلسوز یا این را هم از من دریغ میکنی؟

    میگم با معرفتی ، همیشه هم خواهم گفت و خدا را شاکر باش چون:



    اگر گفتم که ببخشی منو به خاطر اینه که سر پل صراط جلومو نگیری. ولی یه سوال؟؟؟؟سر پل صراط می خوای چیکار کنی که میگی کاری میکنم کارستان؟ :smile:من از حساب خدا تو این دنیا میترسم چه برسه سر پل صراط؟؟؟

    [IMG]
    سلام ، خوبید؟؟؟ من همیشه دوست داشتم که از مشکلاتت بپرسم ولی شما همیشه گفتی خوبم واگر هم سوالی پرسیدم میگفتی شاید بعدا جواب میدم؟؟؟ولی اگر منو لایق و محرم رازت میدونی می پرسم داداش،رفیق دردت چیه؟هدفت تو زندگی چیه؟ همیشه هم در دسترس بودم ولی خودت قابل نمیدونستی که بگی؟؟؟؟

    من دیگه قانع شدم دلیلی هم ندارم دیگه سوالی بپرسم.حالا رفیق میمونی و دلسوز یا این را هم از من دریغ میکنی؟همینی که هستی بمان در واقع امروز من همان فردایی بود که دیروز نگرانش بودم.حالا ببینم دوست نداری یه زندگی جدید را شروع کنی؟یا اونم میگی حالا باید صبر کنی؟ ببینم قصد مزدوج شدن نداری؟دل من لک زده باسه شیرینی خوردن خواهر و به قول خودش کهنه رفیقمان:)فکر کنم دیگه وقتش باشه مدیونی از حال من بی خبر باشی چون این دنیا کاری ندارم ولی سر پل صراط کاری میکنم کارستان:Dتازه مدیونی اگه مورد خوبی پیدا شدو بهش نگی بچه پررو فقط پز مدرکش را میده و کارم نداره ولی یه دل بزرگ داره با آرزوهای ریز و درشت:biggrin:معطل نکن چون مرد آرزوهایت است. و ازش بپرس که میتونه منو اخلاق و رفتار بدم را تحمل کنه معرفی نکنی :gol:
    میدونی بعد تصویری من به شما چگونه است.مانند فیلمی میمونه که داره پخش میشه ولی من تصویرش را نمیبین فقط صداشو دارم.چرا میگی من خوبم؟؟؟؟؟من کمترین فقط خودم هستم نه بیشتر چون رهگذری بیش نبودم.ای کاش بی معرفت بودم و لایق این همه محبت نبودم.از خودم بدم میاد.هیچ وقت از من نپرسیدی داداش،رفیق دردت چیه؟هدفت تو زندگی چیه؟رفاقت من با شما دلیل دیگری داشت.وقتی به هم فکریت نیازمند بودم در دسترس نبودی اما بیخیال گذشته سودی نداره! وقتی میگی از من بزرگتری شدی برام یه تکیه گاه شخصی که تجربه زیادی داره و میتونه منو راهنمایی کنه با نظرات سازندش اما تجربت هیچ وقت به کارم نیامد.اینکه اگه بگی چند سال از من بزرگتری خیلی سخته؟؟؟؟؟
    سلام بر بانوی خوبیها یادگار دیروز مهربان امروز:gol:اگر از حال اینجانب بپرسی خیلی خوبم ناراحتی به دلت راه نده عالیم فقط باور میخواد اونم باور قلبی ازت گله مندم حیف که حکم خواهر و دوست همراهم را داری وگرنه در محضر خدا و دل شکستگان عالم بدجور شکایت میکردم:Dمن عاشق این طرز صحبت کردنت هستم که قشنگ به سوالاتم یکی پس از دیگری پاسخ میدی که نشان میده معلمی به حق برازنده و شایسته وجود شماست.ببینم سوالاتم اینقدر مفهومی بود که پاسخ دادنش را مجهول بی اساس میدونی؟بیخیال غم و غصه فقط میخندم تا دنیا هم بخندد.من همیشه نان سادگیم را خوردم شما هم نان عفت و پاکدامنی خودت را بخور و قدرش بدان
    ولی واقعا از صمیم قلب برات آرزوی خوشبختی دارم و این پنهان ماندن من را هم بزار به پای اینکه آنقدر دوستت دارم که تصمیمی بگیرم در جهت خوشبختیت.
    با صداقت کامل اسمم را گفتم.مریم هستم.
    وامیدوارم منو بفهمی و ببخشی.....
    برات یه دنیا خوشبختی آرزو دارم .کهنه رفیق .
    "مریم"
    سلام .بعضی وقتا دلت میخواد همه ی غمات تو چشات زیر نویس بشن.
    بفهمنت..بدونن که نمیتونی همه چی رو بگی. تو این همه نیش و کنایه ها
    بیا فقط یه بار.. فقط همین یه بار.. خودتو بذار جای من... دلتو بذار جای دل من..دنیا را
    ازچشمای من ببین.. اگر خواهرتون جای من بود چه تصمیمی براشون میگرفتی؟
    تو برادرو سنگ صبور من بودی و خواهی ماند. از اینکه میگی بازیچه بودی از خودم متنفر میشم ، چون تا الان نه به کسی چنین اجازه ای دادم و نه به خودم. آنقدر به معرفتت ایمان دارم که تمام درد و دلهای خودم را فقط به تو گفتم، تو یه انسان کامل و با ایمانی هستی از نظر و اعتقاد خودم هیچ مشکلی نمیبینم که واقعا بهت بگم که کی هستم چون بهت ایمان دارم وتنها تو را لایق میدانم ولی بعضی مشکلات اجازه نمیده، ولی اینو بدون که دوست داشتن مطلق است که تا همیشه ادامه خواهد داشت....
    این بازیچه بودن نیست که سنگ صبور یکی باشی؟ حسین پناهی میگه تا زنده هستی در قبال کسی که به خودت علاقه مند کردی مسئولی.....حالا دقیقا نمیدونم من مسئولم یا شما؟
    من اگه بد بودم هیچ وقت برا احساسات پاک و لطیف شما احترام قائل نمیشدم چون خودم ناموس دارم بی غیرتم نیستم.اما شما بد برخورد کردی چون اصل رفاقت را فقط نسبی میدانستی نه مطلق به هر حال اگه این سوالات من محقق بشه که لطف بزرگی انجام دادی در غیر این صورت فکر میکنم فقط بازیچه بودم و این احساسات همش ظاهر سازی بوده....یا حق

    امیدوارم که همیشه موفق و سلامت باشی و از خدای مهربان خوشبختی شما را آرزومندم.:gol::gol:
    اینکه تصویرت را به من نشان ندادی هم آخر بی انصافیه و جدا از عقایدی که داری اصلا کار پسندیده ای نکردی چون نشان دهنده اعتماد به نفس پایین شماست که منو لایق نمیدانستی چه برسه به اعتماد متقابل و اینکه به فرض از من بزرگتر باشی دلیلی نداشت که نگویی متولد چه سالی هستی و دیگر فامیلی شما که با همه آن همه سادگی و صداقت قدم در این مسیر بی هدف گذاشتم اما به قولم در قبال حرفایی که میزدم عمل میکردم.اما شما به هر دلیل و تنها با پیش کشیدن دو مسئله همیشه این سوالات را انکار میکردی این وسط دنبال یه بازیچه بودی که بهت تبریک میگم موفق شدی و دیگر اینکه.....
    سلام حال آدم خراب پرسیدن ندارد.اینکه میگی اولین بار دیدمت برای من ابهام داره دقیقا منو کجا دیدی؟من الانم در شوکم که چگونه شد به من پیامک دادی و تا این مرحله ناشناخته ارتباط پیامکی بین خودم و خودت ادامه دار باشد.اینکه میگی تنها کسی بودی که برای اولین بار به دلم نشستی هم برایم قابل درک نیست.یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تازه شما در همان نگاه اول منظورم دلی حکم خواهر بزرگترم را ایفا میکردی که همیشه در ذهنم جاویدان خواهی بود آن هم فقط اسم زیبایت که البته اگر همانی باشد که بیان کردی
    خسته ام ....


    اما تحمل میکنم ....


    خدایا روزگارت با من و احساسم بد تا کرد
    براے دل خـــودم مے نویسم ...

    براے دلتنگــے هایــم

    براے دغدغــہ هاے خـــودم

    براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ !

    برای دلے کہ دلتنگم نیست ...

    براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ...

    براے خودم مے نویســـم !

    بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاستـــ !.!.!.!
    مملکت بی قانونه...پس از من انتظار قانون نداشته باش






    بعضیاااااااااا فکر میکنن با خیلیااااااااام......

    خیلیااااااااام فکر میکنن با بعضیااااااااام........

    قشنگیش به اینه که خودمَمو تنهاییاااااااام......………... ♥♥
    به سلامتی اونایی که حالشون خوب نیست اما میخندن که حال بقیه گرفته نشه... :)
    آدمای راستگو خیلی زود و خیلی راحت عاشق میشن...

    خیلی راحت احساسشون رو بروز میدن...

    خیلی راحت بهت میگن که دوستت دارن...

    خیلی دیر دل می کنن...

    خیلی دیر تنهات میزارن...

    اما وقتی زخمی بشن، ساکت میشن، چیزی نمیگن،

    خیلی راحت میرن و دیگه هیچوقت بر نمیگردن!!!
    من آخر هر جمله ناتمامم سه نقطه می گذارم ...

    یک نقطه اش اشک است.

    نقطه بعدی دردی که دلم را می سوزاند.

    نقطه آخر زخمی می شود و بر جانم باقی می ماند.

    آری این است داستان سه نقطه های من ...
    پرازبغضم...!!شانه ات ساعتی چندرفیق؟؟

    چه زود با هم بودنمان خاطره شد.........
    ما همیشه صداهای بلند را میشنویم،
    پررنگ ها را میبینیم، سخت ها را میخواهیم.
    غافل ازینکه خوبها آسان میآیند،
    بی رنگ می مانند و بی صدا می روند!!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا