MisyoMasoud
پسندها
9,153

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام کجا بودی ؟حالاکی حلالت میکرد خخخخ کجا بودی ؟؟؟مشکوک خان،داداشه بد هندونه ی بچمه تو دائیشی میکشمت دست به هندونه ی بچم بزنی خودش همه رو میخوره ایشششش،مسعودی زوت بوگو کجا بودی زوت باش
    اومدم دیگه...:smile:

    عکسات فوق العاده بودن....
    تمام لحظه هات
    شیرین و شکلاتی باشه همیشه...:smile:
    من اصلا محاله از شرکت بیام نت :دی
    پول پارو میکنید پس
    خوش به سعادتتون
    سلام خاله...ممنون...وظیفه هس..من باید ظروف هاتون بررسی کنم یانه؟؟این عکس ها چیه خاله؟هان؟؟
    من میخام کارام خاص باشه چون اولین نمایشگاست میخام خیلی خوب بشه..خدا کنه
    مرسی اقا مسعود : )
    سلام اقا مسعود..مرسی تو خوبی؟
    والا قصدشو دارم ..رفتم حوزه هنری نوبت گرفتم ..خودم گفتم مهرماه ولی بعدش دیدم خیلی زوده..
    استادمم گفت باید 6-7ماه دیگه که بتونی تابلوهاتو اماده کنی..
    اینارو که نمیتونم بذارم نمایشگاه الان دارم رو اولین تابلوم که تصویر انیشتین هستش کار میکنم ببینم چی میشه : )
    مرسی ازت
    سلام بد نیستم مرسی
    تو خوبی؟
    تو چرا یه چند روزی همه چیت بسته بود؟
    چرا همش صبح ها که من سر کار میای؟
    مهربانی را بیاموزیم
    فرصت آیینه ها در پشت در مانده است
    روشنی را می شود در خانه مهمان کرد
    می شود در عصر آهن
    آشناتر شد
    سایبان از بید مجنون٬
    روشنی از عشق
    می شود جشنی فراهم کرد
    می شود در معنی یک گل شناور شد
    مهربانی را بیاموزیم
    موسم نیلوفران در پشت در مانده است
    موسم نیلوفران٬یعنی که باران هست
    یعنی یک نفر آبی است
    موسم نیلوفران یعنی
    یک نفر می آید از آن سوی دلتنگی
    می شود برخاست در باران
    دست در دست نجیب مهربانی
    می شود در کوچه های شهر جاری شد
    می شود با فرصت آیینه ها آمیخت
    با نگاهی
    با نفس های نگاهی
    می شود سرشار از رازی بهاری شد...
    محمدرضا عبدالملکیان
    سلااااام استاد خوبي؟
    بخدااااا من تنبل نيستم :D يعني فقط يكم تنبلم:w04:
    قول ميدم بيام زود اين روزا خيليييييييييي سرم شلوغه:w10:
    خوب و بدش دیه مهم نیس آقا مسعود...
    میسی :smile:
    ایشالا خوب بگذرونید
    :biggrin:خعـــــیلی باحال بود
    سلام مسعود جان از زندون دراومدی:دی
    مواظب خودت باش دوست خوبم:گل قرمز
    هوا چقدر خوب و دو نفره ست ...
    من هستم و خدا ...
    و در جاده ی زندگی ، صورتم مهمان نسیمی که معطر شده از امید ...
    به خودم میگم : هیچ چیز ارزش این رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم بیرون و بگذارم تو دست غیر خدا ...
    راستی اونکه دستان مهربان خدا رو به غیر او فروخت غیر از افسوس چه چیزی رو بدست آورد ؟
    این ﺷﻠﻮﺍﺭﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺯﺍﻧﻮﺵ ﺳﻮﺭﺍﺧﻪ,
    ﯾﻪ ﺟﺎ ﺩﯾﮕﺸﻢ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮐﻨﻦ
    ﺑﺎﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺭﺩ ﺷﻪ ﺑﺮﻩ
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺑﺮﯾﺰﻩ ﺳﺮِه ﺳﺘﺎﺭه ﻫﺂﺁﺁﺁﺁﺁﺁﺁﺁﺵ
    ﺣﺎﻻ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻫﻢ،
    ﻭﻗﺘﯽ که ﻣﯿﺎﯼ ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﯾﻦ پیرهنتو ﺗﻨﺖ
    ﮐﻦ...
    ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﭘﺎﯼ اینترنتو وایبرو،واتس آپو، لاينه ,ﻣﺮﯾﻀﻪ , مرﯾﺾ
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﻭ ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﺮ ﺁﺩﻡ ﻣﺮﯾﺾ ﻭﺍﺟﺐ
    ﻧﯿﺴﺖ!
    ﻭﺍﻟﺴﻼﻡ ((((:)




    اينو گفتم ك تكليفمو از الان روشن كرده باشم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا