درد نگیری لیمو 
من شنیدم اونایی که تو اون منطقه ان کلشون مو رو پس میزنه تو نمیخواد بری دکدر جواب آزمایش تو هم همینه
من شنیدم اونایی که تو اون منطقه ان کلشون مو رو پس میزنه تو نمیخواد بری دکدر جواب آزمایش تو هم همینه
self.f_t_m990
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
من که هنو نرفدم...اما دوکدور آمیت گفد ....سلف گوشتو بیار...میترسم نازی بشنفه ناامید شه...گفت نازی کلش مو رو پس میزنه...هیییییییییس به هیشکی نگووو
نازی بترک ... علیک
لیمو از درمان خودتم برامون بگو نازوشوخیسم
منم نگران درمان توئم نترکیدی هنوز کچل ؟
ترکیدی مازوخیسمی
عه آمیت خوب شد اومدی سلف نگران درمانت بود
روزی چند بار باس به شماها سلام کرد ؟
فرضا سلام ... کو علیکش ؟
عی نازی کصافد مث اجل معلق میرسه یه وخ میایی یه سلام نکنی
بترک اسکیزوفرنیییسلامدی خبری ازش نیس ُ ....... ها تو رفدی خوب بود افاقه کرد؟
نه عزیزم ..گذاشدم اول تو بری اون تو کویر مو بکاری ... اگه خوب بود بعدش منم میرم
باس بدیم سر در پروف بنوسین مجمع المجانین
خوبه که خوبی سادیسمیاز نازی چه خبر؟اون موسسه کاشت مویی که آدرسشو از الی گرفته بودم برای ترمیم آینه کف کلش رفت؟
منم خوبم روانی
منم دلم موخواد خو...خوبم زنجیری تو چطوری؟
عععععع خدا ازت نیذرع دلم خواست
خوبی لیموی دیفانه ؟
هر کی عَ یه تیکه بیشدر برداره خودم شخصا دستشو قلم میکنم میندازم تو ازت مایع...مومیایی میکنم 100 سال بعد به عنوان دست ماموت میندازم به این محققا
برای کلهم شادروانان جمعیا بفرما یه تیکه مرغ
برو عزیزم ..نوش جان ..
چشم:*
ان شاالله
کجا دقیقا ؟
نازی من برم ناهار فعلا :*
دعا فراموشت نشه بد جور محتاجم
ایشالا که درست انتخاب میکنی
جایی نیس شیکمشو بذار اونجا
آره دعا کن درس انتخاب کنم
عاره ُ لیمو شکمتو بکش کناااااااار
انتخاب ؟:|
شیکم لومو جلو چشمتو گرفته نمیتونی عمق حرفمو ببینی :|
درگیر انتخاب :|
عمقش کجاست دیگه :دی
درگیر چی ؟:|
نه باو در واقع به نفعشه ! تو عمقش برو میفهمی چی میگم :|
سلام ُ خوبم شکر ُ درگیرم :|
عارع بیچاره همکلاسیش:|
سلام .. مرسی توخوبی ؟
قد گودزیلا شده بازم داره میلنبونه :|
عاخرش میترکه و اون هم کلاسیش در داغش میسوزه از ناراحنی :|
سلااااااااااام نازی خوبی ؟
میبینی این لومو رو :|
لومو بترکی :|
من میترسم درخت بخوره تو سرم .. تو نگران شکمتی ؟:|
کوف بخوری خو :دی
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زادو فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند که موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در ان گوشه چندان غزل می سراید
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی بر انند کاین مرغ زیبا
کجا عاشقی کرد انجا بمیرد
شب مرگ از بیم انجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی از اغوش دریا بر اید
شبی هم در اغوش دریا بمیرد
تو در یای من بودی اغوش وا کن
که میخواهد این قوی تنها بمیرد
تـولــد خـیالـــِـ شیشـہ ایـــــے -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
