دیشب مهمون داشتیم(عمم اینا بودن) صحبت از ازدواج بود منم به گودزیلای داداشم میگم عزیزم میخوای واسه توام زن بگیریم؟؟؟
برگشته میگه عمه اگه تو زرنگ بودی ی شوهر واسه خودت پیدا میکردی من خودم5 تا دوست دختر دارم به فکر خودت باش تو بدبخت.
منو میگی داغون شدم اصلا فک کنین دیگه پسر عمم خواستگارم بود ج منفی بش دادم همین که این حرفارو شنید اینقده خندید که سرخ شد فک کنم دلش خنک شد کفاثط
عمه جانم که دیگه هییچ خوشحال و خندون
ای روزگاررررررررررررررر
من که نمیتونم الان بهت بگم دوستات دروغ میگن!
اگه میگن پس شاید خب دیده باشن چه میدونم
ولی اصلا اینطوری نیست شهر
خب چه دلیلی دارم بخوام دروغ بگم..مگه من دارم این جنایاتو میکنم تازه مگه این گروه که اصلا هم وجود نداره...بندری ان! ؟ که من بخوام تعصبی بگم!
ببین خب شاید هم بوده باشه یه چند تا مورد..
اما اینکه بگن: خفاش سیاه و یه گروهن و ...اینجوری نیستش اصلا
ما که خودمون بندر عباسیم هیچ خبری هم نیست تو شهر