حس خاصی دارم،
که ناشناخته است
مثل تمام وقتهایی که قرار بر شروعی جدید می گذارم،
آرام و مطمئنم چون مطمئنم بهترین حالت ممکن را برایم در نظر داری...
می دانی باید می گفتم برایت از این شروع به کار!
حس خوبیه که شنبه است با شروعی خوب
دیدن همراهانم
دعوت به کار
و هفته ای که اختتامیه اش با شادی وعده داده شده بر ایم
به آغازین لحظه های زندگی یک عزیز
همراهم باش مثل همیشه خدای من!
اینجا نوشتن رو دوست دارم
جایی که به احتمالی قریب به اطمینان کسی دست نوشته هایم را نمی خواند جز خودم که گاهی سرک می کشم
که حالم را بیابم در میان این گذشته ها
دوست داشتم الان بنویسم شاید روزهای دیگر این هفته در ساعات روز به این صفحه سرک نکشم!
نمی دانم شاید هم فرصت شد و آمدم...
بازم ممنون خداجون...