A
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چقدر امشب بر آن هستم که از آغاز بنویسم

    از آن اول -تلاقی مان - دوباره باز بنویسم



    از آن وقتی که پیش از من خدا را مست می کردی

    « تبارک » گوی چشمت را چه بی آغاز بنویسم



    طلوع خلسه ی شوقی میان رعشه ی گفتن

    تو را چون ذکر می خوانم ؛ شبیه راز بنویسم



    جهان را سایه ای باشم که چشم از تو بپوشاند

    به جای واژه ی زیبا، تو را « اعجاز »بنویسم



    تنت شرجی، رطب ؛ آغوش گرمت ساحل کارون

    چقدر امشب سزاواری، تو را « اهواز » بنویسم


    ***
    نمی خواهم کسی باشم؛ دو تا «تو» جای «ما» بنویس

    قلم را باز بردار و در این ایجاز بنویسم



    کمی آغوش مهمان کن به جای مقطع شعرت

    خرابم کن؛ خرابم کن؛ دوباره باز بنویسم

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا