چه شوقی دارد
ارام
سر بر شانه
همان کسی بگذاری که
هر بار به کنارش میایی
حس ارامش میکنی
ان لحظات که
کنارت هستم
ارام میگیرم
بخاطر تنهاییم گریه نکن
ادمها یاد گرفته اند
هم حزب باد شوند
فراموش کرده اند
که باد همانطور که ناگهانی میرود
ساده فراموش میشود
فراموش کرده اند
اگر کسی را
دوست میدارند
باید در کنارش بنشیند
و کشفش کنند
انها منتظر
یه کنسرو اماده اند تا بازش کنند
وقتی هم خسته شدند
رهاش کنند
اما میدانی
در لحظاتی که
کنارم مینشینی
و با حضورت
به قلبم ارامش میدهی
ارام میگیرم
پس همیشه باش
ارام
سر بر شانه
همان کسی بگذاری که
هر بار به کنارش میایی
حس ارامش میکنی
ان لحظات که
کنارت هستم
ارام میگیرم
بخاطر تنهاییم گریه نکن
ادمها یاد گرفته اند
هم حزب باد شوند
فراموش کرده اند
که باد همانطور که ناگهانی میرود
ساده فراموش میشود
فراموش کرده اند
اگر کسی را
دوست میدارند
باید در کنارش بنشیند
و کشفش کنند
انها منتظر
یه کنسرو اماده اند تا بازش کنند
وقتی هم خسته شدند
رهاش کنند
اما میدانی
در لحظاتی که
کنارم مینشینی
و با حضورت
به قلبم ارامش میدهی
ارام میگیرم
پس همیشه باش