اینجا ایران...جمهوری اسلامی ایران
زن:مگه اینجا مدرسه دولتی نیست؟!
مدیر:اگر دولتی نبود که میگفتم یه ملیون تومن بریز!
زن:آقا آخه مدارس دولتی نباید شهریه بگیرن...
مدیر:اینکه شهریه نیست اسمش همیاری!!!
زن اسمش هر چه که هست.تلویزیون گفته به تمام مدارس بخشنامه شده
که مدارس دولتی هیچگونه وجهی نمیتونن دریافت کنن.
مدیر:خوب برو اسم بچت رو تو تلویزیون بنویس!!!اینقدرم وقت من نگیر...
زن:آقای مدیر من دو تا بچه یتیم دارم آخه از کجا بیارم...؟!؟
مدیر:خانم محترم زمانی که وارد این مدرسه شدید رو تابلو نوشته بود یتیم خونه یا مدرسه؟!
آقای مستخدم این خانم به بیرون راهنمایی کن!!!
زن با چشم های پر اشک منتظر اتوبوس واحد بود.
اتو مبیل مدل بالایی ترمز کرد و زن سوار شد...
روزنامه ای که روی صندلی جا مانده بود را برداشت و بهش خیره شد:
کمیته مبارزه با فقر در جلسه امروز...
ستاد مبارزه با بی سوادی...
تیتر درشت بالا صفحه نوشته بود:
با۲۰۰۰۰۰زن خیابانی چه میکنید؟!!!
زن باخودکاری که از کیفش در آورد عدد را تصحیح کرد:
با۲۰۰۰۰۰۱زن خیابانی چه میکنید؟!!