نه اشتباه نشه
منظورم تنهایی های عامه جوونا و نوجوون هاست
شما ارامش دارین..حداقل درنوشته های اینجا و مکالماتش
تنهایی های که جاافتاده ناشی میشه از بی فکری و شکستهای عشقی و ....
منظورم اینابودن
من فکرمیکنم تنهایی ماروبه خدامیرسونه..نه تارک دنیا....اینکه متوجه بشی خدایی هست که هیچی جاش روپرنمیکنه....
تنهای به معنی عدم وابستگی به هرچیزدنیایی خوبه!
سهم من لبخند توست که دلم را روشن می کند
جانم را حرارت می دهد
و سرمای لرزان وجودم را گرما می شود
سهم من تنها تو هستی تنها تو
تو
نه تنها سهم من بلکه سهم همه ی گم شدگان این مسیر مابین هستی
که پایانش با تو و اغازش هم باتوست
سهم من تویی
تو
مرا تنها مگذار
زین پس با یک پلاک کارت میرم و روش مینویسم شما گفتین که "تشنج بدم به مراسم":دی
واقعا؟
پس هنوز کنارنیومدین بااون...
واوووووووووووووو یادم نبود
من برم اسمونیا ببینم اپدیته یانه....
ای بابا :دی
منظورم یک چیزی که بشه اذیتتون کرد
خیلی روراستین:دی
چشم انشاله اگه بودم
اخه من و دودوستم بودیم....فقط ماسه تا دست میزدیم و همراهی میکردیم
بقیه خواب بودن:دی
کلا شهرعجیبیه شهردانشجوییم...کلی مسخره بازی و اینا....
فکرکنم دیگه مارو نذارن بریم مراسمهاشون
آب یهو بالا اومد و هلفی کرد و تو کشید
انگار که آب جفتشو جست و تو خودش فرو کشید
دایره های نقره ای
توی خودشون
چرخیدن و چرخیدن و خسته شدن
موجا کشاله کردن و از سر نو
به زنجیرای ته حوض بسته شدن
قل قل قل تالاپ تالاپ
قل قل قل تالاپ تالاپ
چرخ می زدن رو سطح آب
تو تاریکی چن تا حباب
علی کجاس؟
تو باغچه
چی می چینه؟
آلوچه
آلوچه باغ بالا
جرات داری ؟ بسم الله
(شعر فروغه ... زیاد بود نشد همشو بفرستم )