vahid.gerrard
پسندها
3,882

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خــــــــــــدای من
    نه اونقدر پاکم که کمکــــم کنی و نه اونقدر و نه اونقدر بدم که رهـــام کنی...
    میــــــــون این دو گمم !
    هم خــــودم رو و هم تــــــو رو آزار میدم...
    هر چه قدر تلاش کردم نتونستم اونـــــــــی باشم که تو خواستی...
    و هــــــرگز دوست ندارم اونی باشم که تو رهـــــــام کنی...
    انقدر بــی تو تنهــــــام که بی تو یعنی “هیــــچ” یعنی “پـــــوچ” !

    خـــــــــدایا هیــــــــچ وقت تنها رهــام نکن ....


    ♥خدایا♥ نگاه بارانیت را از من برنگیر!

    این روزها بدجور دلم برایت تنگ میشود!

    دوست دارم کنارم بنشینی و به "گریه هایم" لبخند بزنی

    دوس دارم برایم از روزهای خوب وعده دهی
    خدای من♥
    آمده ام که بگویم دلم برای خنده های بی غصه تنگ شده...
    در پایان حرفهایم
    تا جايي كه یادمان هست :
    همیشه ما رو از "چوب خدا" ترسوندن ولی حتی!!!

    یه نفر هم به "بوس خدا" امیدوارمون نکرد!!!

    نمي دونم چرا!

    ولي شما ديگه به آيندگان فقط "چوب خدا" رو ياد ندين!!!

    "بگین خب
    خدا جونم...

    خودت که میدونی چقدر دوستت دارم، مگه نه؟

    خدایــــــــــــــا...
    امروز را مهمان قلبم باش
    امروز پای سفره ی درد دلهای من باش

    رهایـــــــم نکـــــــن!

    خدایا بیش از همیشه دلتنگم ...
    به اندازه ی تمام روزهای نبـــــــــــودنم ...

    "دلتـنـگــــــم"

    خــــــــــــــــدایا ...!خسته ام میفهمی
    من اینجـــــــــــــــــــــ ــا...
    دلـــــــــــــــم سخت معجــــــــــــــــــــزه می خواهد...!!!

    دلشکسته ام خدای من میشنوی!!!
    میدانم که حرفهایم بوی ناشکری میدهد"
    شعر سیب از دکتر حمید مصدق
    به من خندیدی و نمی دانستی تو
    من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
    باغبان از پی من تند دوید
    سیب را دست تو دید
    غضب آلود به من كرد نگاه
    سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
    و تو رفتی و هنوز،
    سالهاست كه در گوش من آرام آرام
    خش خش گام تو تكرار كنان می دهد آزارم
    و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
    كه چرا باغچه كوچك ما
    سیب نداشت
    جواب زبیای فروغ فرخ زاد به شعر سیب دکتر حمید مصدق
    من به تو خندیدم
    چون که میدانستم
    تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
    پدرم از پی تو تند دوید
    ونمیدانستی باغبان باغچه ی همسایه
    پدر پیر من است
    من به تو خندیدم
    تا که با خنده به تو، پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
    بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
    سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
    دل من گفت ،برو
    چون نمیخواست به خاطر بسپارد گریه ی تلخ تو را
    ومن رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
    حیرت و بغض تو تکرار کنان میدهد آزارم
    ومن اندیشه کنان غرق در این پندارم که چه می شد
    اگر باغچه ی خانه ی ما
    سیب نداشت
    شوخی کردم بخدا
    خواست تکه کلام دودکش بود ماه رمضون گذاشتوبگما
    شما اقایی
    چشم یه چایی معرکه واست میارم
    ببخش:w05:
    :w15::w15::w15::w15:
    ترسیدیاااااااااااااا
    زشته بخدا مرررررررررررررررررد باش نه مردا
    اونایی که میگن هرچی شد
    خب که چی مثلا؟ از دنیا بریدی؟ هر چی من بخوام می خوری؟ بی اهمیته برات این چیزا؟ یا چی؟

    اونایی که میگن: میل ندارم
    خب که چی مثلا؟ خودتو با قهوه می شوری تو حموم؟ خیلی با کلاسی؟ قهوه جواب نمیده برات؟ یاچی؟
    ببخش ادامشه
    اینایی که مثلا بهشون قهوه تعارف می کنی بعد می پرسی: شیر؟ شکر؟
    بعد می گن : تلخ
    خب مثلا که چی؟ متفاوتی؟ خیلی خرابی؟ داغونی؟ با کلاسی؟ مقرون به صرفه ای؟ یا چی؟

    اونایی که میگن : شیر
    خب مثلا که چی؟ نرمی استخون داری؟ وزیر بهداشتی؟ گاو دوست داری؟ با دقت انتخاب کنی؟ یا چی؟

    اونایی که میگن: شکر
    خب که چی مثلا؟ دیابت نداری؟ تلخی روزگار تاثیری روت نداره؟ درگیر رژیم غذایی و اینا نیستی؟ یا چی؟

    اونایی که میگن: شیر و شکر
    خب که چی مثلا؟ از قحطی اومدی؟ مفت باشد کوفت باشد؟ یا مثلا خیلی ریلکسی؟ من و تو نداره؟ یا چی؟

    اونایی که میگن: هرچی شد
    خب که
    ایشالله سالم باشی و به خواسته هات برسی دوسته خوبم.
    قربونت خواهش میکنم.
    بد نمیگذره فعلا.
    نه تازه وسطشم. مشغوله سمینارم.
    تو چه خبرا؟
    یا جد خودم .وحید توییسلاااااااااااااااااامممممم خوبی ستاره سهیل؟ :smile:
    کاکا منم مث خودتم دقیقا . فقط از منچستر خوشم نمیاد :(

    10 جا تا حالا درخواست دادم . هیچی
    بچها ممنون که سر میزنین بهم.
    ایشالا همیشه خوب و خوش باشین.
    من زیاد اوضایی ندارم. :)
    وحید دقیقا کجایی بابا جان ؟
    از وقتی از زندان ( اخراجی ) بیرون اومدی ندیدمت !!!
    حالا درسته لیورپول 4 تا برد آورده ، اما مغرور نشو :D
    سودی گیر دادی به شیدا حسابی:biggrin:
    نه خب کمه سودی اخه روزا بلنده..فعلا که گذشت خداروشکر;)
    الی خالی نبند تو یه سفر چند روزه شمال داشتی بازم. شیدا هم که بود:smile:
    مرسی :cool:
    هیچی تابستونم رفت کار مفید خاصی صورت نگرفت:confused:
    سلام بچها... راستش زیاد نمیم فقط هفته ای یه بار میام دو دقه پیامی اگه باشه میخونمو میرم... خوبین؟ چه خبر؟ چه می کنین دوستان؟
    وحید دراین حد میای باشگاه؟



    یه سرم نمیزنه به ما:cool:
    سلام داداش خوبی؟چه خبرا

    کجایی؟کارها خب پیش میره
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا