sajad 3000
پسندها
3,606

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • پيش فرض

    ديوارسنگي


    توی یک دیوارسنگی
    دو تاپنجره اسیرن
    دو تا خستهدو تا تنها
    یکیشون تویکیشون من
    دیوار ازسنگ سیاهه
    سنگ سرد وسخت خوارا
    زده قفل بیصدایی
    به لبایخسته ی ما
    نمیتونیمکه بمونیم
    زیر سنگیدیوار
    همه ی عشقمن و تو
    قصه هستقصه ی دیدار
    همیشهفاصله بوده
    بین دستایمن و تو
    به همینتلخی گذشته
    شب و روزایمن و تو
    راه دوریبین ما نیست
    ولی باز اینمزیاده
    تنها پیوندمن و تو
    ذستمهربون خوابه
    کاشکی ایندیوار خراب شه
    من و توبا هم بمیریم
    توی دنیایدیگه
    دستای هموبگیریم
    شایداونجا توی دلها
    رنگ بیزارینباشه
    میونپنجره هاشون
    دیگه دیوارینباشه
    دیگه دیوااااااااارینبااااشه
    میدونم یه روز میای
    البوم گوگوش 19
    بی تو باز پرنده ها به زیر بارون میشینن
    کبوترا خسته میشن میان تو ایوون میشینن
    آینه ها چشم منو یه حوض پر آب می بینن
    گلهای قالی همه بهارو تو خواب می بینن

    میدونم یه روز میای همین روزا دیر نمیشه
    دل عاشق تا هزار سال دیگه پیر نمیشه
    میدونم یه روز میای همین روزا دیر نمیشه
    دل عاشق تا هزار سال دیگه پیر نمیشه

    دیگه آفتاب می میره شب بوی مهتاب نمیده
    سال بیاد بره کسی به گلدونا آب نمیده
    آسمون ستاره هاشو دیگه از یاد میبره
    پیرهن سبز بهارو با خودش باد میبره

    میدونم یه روز میای همین روزا دیر نمیشه
    دل عاشق تا هزار سال دیگه پیر نمیشه
    میدونم یه روز میای همین روزا دیر نمیشه
    دل عاشق تا هزار سال دیگه پیر نمیشه

    زندگی بی تو مثه ابره که زود بارون میشه
    اگه آدم کوه باشه از غصه ها داغون میشه
    دیگه اون وقت واسه کی غصه بگه لبای من
    دوست دارن ابرا همه گریه کنن برای من

    میدونم یه روز میای همین روزا دیر نمیشه
    دل عاشق تا هزار سال دیگه پیر نمیشه
    آهنگ معشوق

    تو نه باروني ، نه شن باد
    تو نه مرهمي ، نه فرياد
    تو نه خسته اي ، نه همپا
    تو نه از غيري ، نه از ما
    تو نه بيرون ، نه دروني
    تو نه ارزون ، نه گروني
    تو نه خاکي پوشش گنج
    نه يه مُهره روي شطرنج
    تو فقط هستي که باشي
    تو نه مرگي نه تلاشي
    نمي تونم ... نمي تونم
    تو رو همصدا بدونم !
    تو يه روز سبزي ، يه روز زرد
    يه روز همدردي ، يه روز درد
    اگه اشتباه مي خونم
    بگو ، راست بگو ، بدونم
    تو کدوم رنگي ؟! کدوم بو ؟!
    اگه سکه اي کدوم رو ؟!
    که نه ظلمت ، نه فروغي
    نه رکودي ، نه بلوغي
    نکنه حرفاي خامم خاطر عزيزو آزرد
    نکنه اسم حقيرم توي کتاباي تو خط خورد
    آدما از آدما زود سیر میشن
    آدما از عشق هم دلگیر میشن
    آدما رو عشقشون پا میذارن
    آدما آدمو تنها میذارن

    منو دیگه نمیخوای خوب میدونم
    تو کتاب دلت اینو میخونم
    منو دیگه نمیخوای خوب میدونم
    تو کتاب دلت اینو میخونم

    یادته اون عشق رسوا یادته
    اون همه دیوونگی ها یادته
    تو میگفتی که گناه مقدسه
    اول و آخر هر عشق هوسه

    آدما آی آدمای روزگار
    چی میمونه از شماها یادگار
    آدما آی آدمای روزگار
    چی میمونه از شماها یادگار

    دیگه از بگو مگو خسته شدم
    من از اون قلب دو رو خسته شدم
    نمیخوای بمونی توی این خونه
    چشم تو دنبال چشمای اونه

    همه حرفای تو یک بهونه س
    اون جهنمی که میگن این خونه س
    همه حرفای تو یک بهونه س
    اون جهنمی که میگن این خونه س
    توی گسترده ی رویا . ای سوار اسب ابلق
    دنبال کدوم مسیری . توی تاریکی مطلق

    ای به رویا سرسپرده . با توام ای همه خوبی
    راهی کدوم دیاری آخه با این اسب چوبی؟

    با توام ای که تو فکرت .
    با هر عشق و با هر اسمی
    رهسپار فتح قلب .
    ماه پیشونی طلسمی

    توی دستای نجیبت عکس ماه پیشونی داری
    واسه پیدا کردن جاش . دنیا رو نشونی داری

    ماه پیشونی تو قصه .
    فکر بیداری تو خوابه
    خورشید هفت آسمون نیست .
    عکس خورشید توی آبه

    از خواب قصه بلند شو .
    اسب چو بیتو رها کن
    ماه پیشونی مال قصه است .
    مرد من منو صدا کن
    اگه از افسانه دورم . اگه ماه پیشونی نیستم
    اگه با زمین غریبه . اگه آسمونی نیستم

    واسه خواب خستگیهات .
    مثل یک قصه لطیفم
    به صداقت تو مومن .
    مثل قلب تو شریفم
    داغ یک عشق قدیمو اومدی تازه کردی
    شهر خاموش دلم رو تو پرآوازه کردی
    آتش این عشق کهنه دیگه خاکستری بود
    اومدی وقتی تو سینه نفس آخری بود
    به عشق تو زنده بودم
    منو کشتی
    دوباره زنده کردی
    دوستت داشتم
    دوستم داشتی
    منو کشتی
    دوباره زنده کردی
    تا تویی تنها بهانه واسه زنده بودنم
    من به غیر از خوبی تو مگه حرفی میزنم؟
    عشقت به من داد عمر دوباره
    معجزه با تو فرقی نداره
    تو خالق من بعد از خدایی

    در خلوت من تنها صدایی
    به عشق تو زنده بودم
    منو کشتی
    دوباره زنده کردی
    دوستت داشتم
    دوستم داشتی
    منو کشتی
    دوباره زنده کردی
    رفته بود هر چی که داشتیم دیگه از خاطر من
    کهنه شد اسم قشنگت میون دفتر من
    من فراموش کرده بودم همه روزای خوبو
    اومدی آفتابی کردی تن سرد غروبو
    عشقت به من داد عمر دوباره
    معجزه با تو فرقی نداره
    تو خالق من بعد از خدایی

    در خلوت من تنها صدایی
    به عشق تو زنده بودم
    منو کشتی
    دوباره زنده کردی
    دوستت داشتم
    دوستم داشتی
    منو کشتی
    دوباره زنده کردی
    اور كن ، صدامو باور كن
    صدایی كه تلخ و خسته ست
    باور كن ، قلبمو باور كن
    قلبي كه كوهه اما شكسته ست
    شكسته ست

    باور كن ، دستامو باور كن
    كه ساقهء نوازشه
    باور كن ، چشم منو باور كن
    كه يك قصيده خواهشه

    وسوسهء عاشق شدن
    التهاب لحظه هامه
    حسرت فرياد كردنه
    اسم كسی با صدامه

    اسم تو هر اسمی كه هست
    مثل غزل چه عاشقانه ست
    پر وسوسه مثل سفر
    مثل غربت صادقانه ست

    باور كن اسممو باور كن
    من فصل بارون برگم
    مطرود باغ و گل و شبنم
    درختم درخت خشكی
    تو دست تگرگم

    باور كن هميشه باور كن
    كه من به عشق صادقم
    باور كن حرف منو باور كن
    كه من هميشه عاشقم
    اگه سبزم ، اگه جنگل
    اگه ماهی ، اگه دریا
    اگه اسمم همه جا هست
    روی لب ها تو کتابا
    اگه رودم رودگنگم
    مثل مریم اگه پاک
    اگه نوری به صلیبم
    اگه گنجی زیر خاک
    واسه تو قد یه برگم
    پیش تو راضی به مرگم

    اگه پاکم مثل معبد
    اگه عاشق مثل هندو
    مثل بندر واسه قایق
    واسه قایق مثل پارو
    اگه عکس چهل ستونم
    اگه شهری بی حصار
    واسه آرش تیر آخر
    واسه جاده یه سوار
    واسه تو قد یه برگم
    پیش تو راضی به مرگم

    اگه قیمتی ترین سنگ زمینم
    توی تابستون دستای تو برفم
    اگه حرفای قشنگ هر کتابم
    برای اسم تو چندتا دونه حرفم
    اگه سیلم پیش تو قد یه قطره
    اگه کوهم پیش تو قد یه سوزن
    اگه تن پوش بلند هر درختم
    پیش تو اندازهء دگمهء پیرهن
    واسه تو قد یه برگم
    پیش تو راضی به مرگم

    اگه تلخی مثل نفرین
    اگه تندی مثل رگبار
    اگه زخمی ، زخم کهنه
    بغض یک در رو به دیوار
    اگه جام شوکرانی

    تو عزیزی مثل آب
    اگه ترسی، اگه وحشت
    مثل مردن توی خواب
    واسه تو قد یه برگم
    پیش تو راضی به مرگم
    این لبای گرم اونه که می تونه لب هامو با خنده وا کنه

    این صدای قلب اونه که می تونه از تنم غمو رها کنه

    این بارون اشک منه این قصه شب های تنها سرودنه

    این سایه بخت منه که پشت این پرده سیاه بودنه

    من یه گل هزار پرم که پای هر پرم یه خاره

    داغ تابستون رو سرم اما تنم پر از بهاره

    اون با ستاره همسفر من گل داغ خورشیدم

    سیاه تر از بخت بدم رنگی به دنیا ندیدم

    امشب مهتاب با منه تا وقت سپیده

    فردا فردا لحظه دیدار امیده

    اون که لبام منتظر ململ داغ رو لباشه

    یه شب میاد که قلب من خسته تر از زنگ صداشه

    وقتی بیاد با خنده هام ابرارو بارون می کنم

    تو جنگل سبز چشام خورشید و مهمون می کنم

    امشب مهتاب با منه تا وقت سپیده

    فردا فردا لحظه دیدار امیده
    ما به هم محتاجیم
    مثل دیونه به خواب
    مثل گندم به زمین
    مثل شوره زار به اب
    ما به هم محتاجیم
    مابه هم محتاجیم
    مابه هم محتاجیم
    مثل ما به ادما
    متل یه ماهی به اب
    مثل ادم به حوا
    ما به هم محتاجیم
    مابه هم محتاجیم

    دستامون از هم اگه دور بمونه
    شب شیشه ای دیگه نمی شکنه
    از تو این شیشه ای همیشگی
    خورشید مقوایی سر میزنه
    به عزای دوری دستای ما
    کوچه ها ساکت بی صدا میشن
    بوی رخوت همه جا رو میگیره
    همه ی درها به غربت وا می شن
    جاده هامون که به خورشید می رسن
    مثل تاریکی بی انتها میشن

    ما به هم محتاجیم
    مثل دیونه به خواب
    مثل گندم به زمین
    مثل شوره زار به اب
    ما به هم محتاجیم
    مابه هم محتاجیم
    ما به هم محتاجیم
    مابه هم محتاجیم
    این روزا که شهر عشق خالی ترین شهر خداست
    خنجر نا مردمی حتی تو دست سایه هاست
    وقتی که عاطفه رو می شه به آسونی خرید
    معنی کلام عشق خالی تر از باد هواست
    اما من که آخرین عاشق دنیام
    ماهی مونده به خاک و اهل دریام
    از همه دنیا برام یه چشمه مونده
    چشمه ای به قیمت همه نفسهام
    از همینه که همه عمرمو مدیون تو ام
    تویی که عزیزتر از عمر دوباره ای برام
    بی نیازی به تن قلندرم تنها لباسه
    اما دستام به ضریح تو دخیل التماسه
    خسته و زخمی دست آدمکهای بدم
    پشت پا به رسم بی بنیاد این دنیا زدم
    من برای گم شدن از خود و غرق تو شدن
    راه دور عشقمو پیمودم اینجا اومدم
    خوابم یا بیدارم تو با منی با من

    همراه و همسایه نزدیك تر از پیرهن

    باور كنم یا نه هرم نفسهاتو

    ایثار تن سوز نجیب دستاتو

    خوابم یا بیدارم

    لمس تنت خواب نیست

    این روشنی از توست

    بگو از آفتاب نیست

    بگو كه بیدارم

    بگو كه رویا نیست

    بگو كه بعد از این

    جدایی با ما نیست

    اگه این فقط یه خوابه تا ابد بذار بخوابم

    بذار آفتاب شم و تو خواب از تو چشم تو بتابم

    بذار اون پرنده باشم كه با تنزخمی اسیره

    عاشق مرگه كه شاید توی دست تو بمیره

    خوابم یا بیدارم ای اومده از خواب

    آغوشتو وا كن قلب منو در یاب

    برای خواب من ای بهترین تعبیر

    با من مدارا كن ای عشق دامنگیر

    من بی تو اندوه سرد زمستونم

    پرنده ای زخمی اسیر بارونم

    ای مثل من عاشق همتای من محجوب

    بمون ، بمون با من ای بهترین ای خوبش
    چی به پای تو بریزم لایق پای تو باشه

    چی بخونم که بتونه جای حرفای تو باشه

    پیشکشم برای تو یه سبد محبته

    از تو یک تبسمم واسه من غنیمته

    اگه کار من تمومه تو شروع دیگه هستی

    تو برای غمگساری سنت منو شکستی

    من که سفره دلم پیش تو بازه

    ای که عشق تو همیشه چاره سازه

    دوست دارم فدات کنم هر چی که دارم

    اما قلبت از محبت بی نیازه

    اگه کار من تمومه تو شروع دیگه هستی

    تو برای غمگساری سنت منو شکستی

    من پر از مضمون عشقم واژه های تازه تازه

    بی بی عشقم برای اونکه میخواد دل ببازه

    پیشکشم برای تو یه سبد محبته

    از تو یک تبسمم واسه من غنیمته

    اگه کار من تمومه تو شروع دیگه هستی

    تو برای غمگساری سنت منو شکستی

    گرمی قلبمو از دست تو دارم

    اگه جونمو بخوای حرفی ندارم

    من حروف عشقو از تو یاد گرفتم

    از تو هستم هر چی دارم از تو دارم

    اگه کار من تمومه تو شروع دیگه هستی

    تو برای غمگساری سنت منو شکستی

    اگه کار من تمومه تو شروع دیگه هستی

    تو برای غمگساری سنت منو شکستی
    سهنوووووووووووووووووووووووووم
    شبح بخیل
    پ حسابي سرت شلوغه
    ولي به من نميرسي
    بعله خوبيم
    سلام داريم خدمتتون:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا