یلدا شیرازی
پسندها
212

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • .صدای پای عشق می اید ....


    ارامشی بی وصف .....از صداقت و پاکی دو دل


    سکوتی در بر گیرنده سایه لطافت و دلدادگی


    ترنم احساس ....


    اواز نگاه تو .......که نگاهم را پاسخگوی هزاران سال عاشقیست


    دستانت که در گیر و دار سختیها و نرمی ها پذیرای دستانم است .....


    در فضایی مملوء از احساسی سرشته شده از محبت


    صدای پای عشق می اید .....


    خاطراتم را از دوباره برایم از دلت بازگو میکنی ...


    مهتاب را قصه گوی عشقمان برای عاشقان فرامیخوانی ....


    اری .......صدای پای عشق می اید .......
    عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن،عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است،اما هست،هست،چون نیست.عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟ نه،عشق اگر پیدا...شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست،که نیست! پیدا نیست و حس می شود. می شوراند. منقلب می کند. به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد. می گریاند. می چزاند. می کوباند و می دواند. دیوانه به صحرا! گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی. عشق، گاهی همان یاد کمرنگ سلوچ است و دست های آلوده تو که دیواری را سفید می کنند!
    سلام خوبی یلدا جان ؟ ببخشید که دیر جواب پیاماتو میدم ، یکم کار دارم و وقتایی هم که مثل الان بیکارم زیاد مزاحمت میشم.
    :w21::w21::w21:
    عمر فقط یک روز است!
    یک شعر ساده از یک دل ساده که برای یک حال ساده تنگ شده است:
    همه فعل هایم ماضی اند ... ماضی خیلی خیلی بعید ...!!!
    دلم برای یک "حال ساده" تنگ شده است ...!!

    یـادَت بــآشــَــد :
    زن هــــآ
    تـــَــنــــهــآیـیـشــآن را گــِــریـه مـی کـــُــنـنـد
    و مــــَـــردهـــآ
    گــِــریـه شــآن را تـــَــنــــهـــآیـــی . . .
    میان ماندن و نماندن

    فاصله تنها یک حرف ساده بود

    از قول من

    به باران بی امان بگو :

    دل اگر دل باشد ،

    آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
    دستور زبان عشق
    دست عشق از دامن دل دور باد!
    می‌توان آیا به دل دستور داد؟
    می‌توان آیا به دریا حكم كرد
    كه دلت را یادی از ساحل مباد؟
    موج را آیا توان فرمود: ایست!
    باد را فرمود: باید ایستاد؟
    آنكه دستور زبان عشق را
    بی‌گزاره در نهاد ما نهاد
    خوب می‌دانست تیغ تیز را
    در كف مستی نمی‌بایست داد
    چقدردوست دارم
    که یکیو داشته باشم
    ماله خود خودم
    یکی که نگرانم باشه
    یکی که براش مهم باشم...
    یکی که پشتمو خالی نکنه...
    دلم یکی میخواد که
    وقتی بهش خوبی میکنم
    فکر نکنه محتاجشم
    ... کسی که
    جواب محبتامو با محبت بده...
    دلم کسی رو میخواد که
    بتونم بهش ببالم...
    دلم کسی رو میخواد که
    جلو دیگران با افتخار بگم
    این ماله منه
    این دنیای منه...
    دلم این روزا یه مرهم،
    یه دوست داشتن واقعی میخواد...
    یکی که رفیق باشه
    یکی که دستاشو بگیرمو
    با هم یه عالمه قدم بزنیم...
    دلم یه دوست داشتن میخواد...
    دوست داشتنی که
    این روزا به این سادگی ها گیر نمیاد...‬
    انسان بیشتر دلش مى خواهد درکش کنند تا دوستش داشته باشند . . .
    سلام:gol:خوبم ممنون...من بی تقصیرم...خودت خوبی؟ایشان هم اینجوری به ما لطف داره...حالا به نظرت کار اشتباهی میکنه؟اگه اینگونه است بهش پیام بده...من دوست ندارم کسی را نصیحت کنم.
    از صدای گذر آب چنان می فهمم
    تندتر از آب روان عمر گران می گذرد
    زندگی را نفسی است ارزش غم خوردن نیست
    آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست . . .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا