.:ارمیا:.
پسندها
3,649

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام بر خانم ارمیا و خانم آگاهدخت عزیز ...
    خوبید ان شاءالله ؟


    چشم خانم آگاهدخت ... دستورتون اطاعت میشه :w41:
    امتیاز چرا قبول کردن
    ولی اکثرا کارت شارژ ها رو برگردونن
    خیلی هم سخت اعلام میکنن ایرانسل یا همراه اول بگیرم براشون

    متشکرم
    خسته نباشی واقعا
    اجرت با شهدا

    بله روز آخر دیروز بود

    میگم من این هفته مدرسه خیلی سرم شلوغه
    امروز که ساعت 3ونیم اومدم
    برای این هفته مسابقه نذاشتم

    برای هفته آینده میتونی کمکم کنی؟
    اصلا نمیدونم از کجا میشه سوال طرح کرد؟

    یه مورد دیگه

    اکثر برنده ها به زور!!!! وگاهی هم حتی با زور!!! جایزه رو قبول نمیکنن
    واقعا شرمنده میکنن
    پیشنهادی برای جایزه نداری؟
    به مناسبت هفته ی دفاع مقدّس | 7 روز با صاحبدلان

    امروز با:

    شهید محمّد ابراهیم همّت




    - هیچ وقت از خودش تعریف نمی‌کرد.

    در مسائل مربوط به جنگ و جبهه، همیشه بسیجی‌ها را مهمترین عامل می‌دانست و خودش را در مقابل آنها هیچ می‌انگاشت و به حساب نمی‌آورد!!

    "من خاك پای بسیجی ها هم نمی شوم. ای كاش من یك بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی شدم."


    بیشتر بدانید:

    شهید همّت به روایت همسرش
    سلام

    لطفا نظرتون رو براي اين هفته اعلام كنيد

    رهروان راه شهدا2
    اشک نه برای آنچه بر تک تک ما در محدوده ی محقّر زندگی فردیمان میگذرد؛

    بلکه به خاطر مجموعه مشقّاتی که انسان در زیر آفتاب کشیده است و همچنان می کشد...

    به خاطر همه ی انسانهایی که اشک می ریزند و یا دیگر ندارند که بریزند!

    گریستن به خاطر دردهایی که نمی شناسیشان و درمانهای دروغین...

    به خاطر رنجهای عظیم آنکس که هرگز اورا ندیده ای و نخواهی دید!

    به خاطر بچّه های سرتاسر دنیا که ما چنین جهانی را به آنها تحویل می دهیم و می گذریم!

    نادر ابراهیمی- نامه ی 26
    ندا جان من رفتم...
    مواظب خودت باش دوستم
    حس و حالت رو سفت بچسب جغله بانو!:p
    اره ...حرف نداره...فقط اینجا الان شبا هوا سرد شده...بعد تو یخچال پتو کمه...یخچالو خاموش کنم:Dخو همه چی فاسد میشه حتی خودم:(
    ﻣﻦ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻖ مخاطب خاصمم ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﭼﭗ ﺑﻬﺶ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺪﺭﺷﻮ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻡ !
    ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ مخاطب خاص ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﯿﺪ ، ﺧﻮﺩﺷﻢ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﮐﻪ مخاطب خاص ﻣﻨﻪ ،حقیقتش ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻣﻢ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﮐﻪ مخاطب خاصم ﮐﯿﻪ ﻭﻟﯽ ﮐﻼ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ …
    ﺍﮔﻪ ﺍﻻﻥ برم شیرو ﺍﺯ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺒﺮﻡ ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻝ !
    ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﮐﻪ اگه تا صبحم اینجا ﻣﻮﻧﺪ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﺸﻪ …
    یکی به این پشه نفهم بگه که با دهنِ پر حرف نمی زنن ، داره خونمو میخوره وز وز هم می کنه !
    :))
    واای درکت میکنم
    دقیقا همش حس میکردم باید یه اتفاق عجیب بیفته تا من حرکت کنم!یه انتظار دیوونه کننده ای بود!اصن یه وضی
    انگار باید رو سرم شهاب سنگ میافتد تا یه میلیکتر این وری بشم!
    یکی از فجایعی که در زندگی من اتفّاق می افته؛ اینه که به تولد کسی دعوت شم که اندازه ی یه سلام-علیک هم باهاش خاطره نداشته باشم! :|
    در باب چرای اول میفرمایم چون خرمان از پل گذشته است و کمی قبل تر در مورد شیرین بودن بنده ی خدایی سخن گفتیم که مصداقش به سرعت برای خودمان هویدا شد:)
    خیلی دغده فکری دنیوی دارم الان!:|
    چیی میگیییییی؟!؟!
    آخِی جووون مردم سنی هم نداشتا!!حیف فقط یخده شیرین می زد:))
    دلم برات تنگ شده بود!!دیدی من آخر وقت نکردم سراغ انسانیت برم!:(
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا