.....
خخخخخخ
خخخخخخ
-
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد _____________ یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
در بند همه مباش تو خود همه باش
آندم داري كه سخره اي دمدمه اي
یا گل نورسته شو، یا بلبل شوریده باش ______________________ یا چراغ خانه، یا آتش به جان پروانه باش
با دل گفتم كه اي دل از ناداني
محروم ز خدمت شده اي ميداني
هر که منظور خود از غير خدا مي طلبد ______________________ چو گدايي است که حاجت ز گدا مي طلبد
یافتم روشندلی، از گریه های نیمه شب _____________________ خاطری چون صبح دارم، از صفای نیمه شب
ما مردانيم شسته بر تنگ دره
ماييم كه شيرو گرگ بر ما گذره
ديدم در آتشي بگذاشتمت
تا پخته و تا زيرك و استاد شوي
یارب چه چشمه ای است محبت که من از آن ................. یک قطره آب خوردم و دریا گریستم
تا صبح دو چشم من بگفتش بطري
مهمان مني بآب چندان كه خودري
هر که نان از عمل خويش خورد ---------------------------------- منت حاتم طايي نبرد
یارا بهشت، صحبت یاران همدم است //// دیدار یار نامناسب، جهنم است.......
تو توبه مكن كه من شكستم توبه
هرگز نايد ز جان مستم توبه
مه را لب لعل شكر افشان ز كجاست
در سرو كجاست جنبش روحاني
[یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم، رهایم کرد و رفت]
تو ميخندي بهانه اي يافته اي
در خانه خود دام و دغل باخته اي
دل گفت مرا سخن غلط ميراني
من لازم خدمتم تو سرگرداني
اکی ....... میدونم چ میگی ...حواسم نبود ببخشید......
آبجي اينجوري نه...
مثلا آلان تو اين بيت رو كه گفتي من بايد با حرف آخر آن شروع كنم
گرفتي چي ميگم؟؟
ن داداشی هستم......ببخشید دیر شد داشتم غذا درس میکردم....
آبجي رفتييين؟؟؟
اي نام تو بهترين سرآغاز
بي نام تو نامه كي كنم باز
باسلام...
كلن ميري يا باز مياي؟
سلام خوبی نه یه مدت سرم شلوغ بود یادم نرفته تا اخر هفته براتون می فرستم
شرمنده بد قولی کردم
خوش اومدین.... ولی من باید برم...... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...