اره خدا وکیلی دل منم رفت اونجاااا...یادش خوش یادته ب یارو گفتیم عکس بگیر من هی میخواستم ژست بگیرم .دی
یادته چ قیافه ای داشتم
یادته تو پارک چقدر حرف زدم.دی
یادته....
یادته....
یادته....
دی دی دی
یارو تو خیابون داشته قدم میزده یهو یه نفر بهش میگه اقای محمدی پسرت از بالا پشت بوم خونتون افتاد.... یارو یه مکث ثانیه ای میکنه و با سرعت میدوه ...چند لحظه بعد ب خودش میگه من که محمدی نیستم...من که زن ندارم .... من که پسر ندارم .... من اصلا خونه ندارم .!