-
ها؟؟؟وا خاک بر سرم..مگه میخوام با تو ازدواج کنم
اخی نازی...بخور نوشه جونت..منم دارم حلیم میخورم
بی ادب :|
میگم مامانم فردا برام درست کنه
اینجام
ایول عروس خانوم ...
ایشالا خوشبخت شی آبجی ...
مبارکهههههههههههههه
.
.
.
عروسی شوما کِیه آق یوسف ؟
بدو بیا بریم بدو
کجایی پ؟
بزن بریم ماریا
عروسیم شهریوره ساله دیگه...بگو اووووووووووووووووووویه
راست میگیا..به اون جوجه ها دقت نکردم...پس یوسف تو همینجا باش مما میریم خونتون
عروسیت کِیه ؟ میخوام بیام
الآن به کی و به چی حسودی کردم ؟ :|
من نگران تو نیستم ! نگران عیالتم :|
دخمل مردم بَخ بَخ شد
من از راحتیت، ناراحتم
مگه میتونه نره ؟
مگه به موهاش ربط داره ؟ خخخخ
کتابشو ببین : ده تا جوجه رفتن تو کوچه :|
من از دوران طفولیتم کتابای فلسفی میخوندم ، اونوخ ایشونم هس :دی
خب پ اینجوری خوبه...ولی فک نکنم بره...از اون موهای فرش مشخصه
نه باو چادر چیه ؟!
میریم خونشون ، من با خواهرش دوستم !
اوشون باس بره چند شب تو خیابون چادر بزنه که ما راحت باشیم
نظره مثبتم چیه...کجا بریم ..به نظر یوسف هوامونو داره نگه بریدتو خیابون چادر بزنید
خدا رو شکر ...
مرسی عزیزم ، نماز و روزه های تو هم قبول ...
حلیم دوس ندارم ! ماری یه برنامه بذار بریم ایلام ، نظر مثبتت چیه ؟
ای بدک نیست..خداروشکر...نماز روزه ها قبول...راستی اگه تونستی واسه یوسف حلیم درست کن دوست داره براش بفرست منم میخوام اینکارو بکنم
سلام عزیزم ...
مرسی خوبم ، تو خوبی ؟
خوش میگذره ؟
وا یوسف..دختره مردم..ولی سرکارم گذاشتیا کلک..
سلام
....نه بابا حواسم نیست تو این پروفه یوسف دستم میره رو اسمت میره تو پروفت...حالا میگم با اجازه همه اهن..خوبی خانومی؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
.....