.:ارمیا:.
پسندها
3,649

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • داشتم لیست اون محل کذایی رو چک می کردم!
    درسته که "هلو" ی خودمون از همشون سر بود، ولی زردالو و شلیل هم یه عالمه داشت!:confused:
    من که گفتم نقره داغ میشیم.شدیم.البته طلا داغ نشدیم و گرنه دوباره از اول باید با این پروژه سر و کله می زدیم
    تو رو دیدم، نَفَسم بند اومد!
    دلِ من یِـــــــــک دفغه یه حالی شد...
    نمی دونَم، که هوا سنگین بود؟
    یا زمین زیرِ پاهام خــــــــالی شد؟

    من به چِــــــــــشمایِ خودم شک کردم!
    این هـــــمه، می شه مگه زیــــــــــبایی؟
    مثـلِ تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو وقتی تو خوابا هم نیست....
    نمی شه حـــــتی بگم رویـــــایی!

    ...نمی شه حتی بگم رویایی....


    به خودم اومدم و حس کردم...
    تو بِهِشتم اما این دنیا بود!
    تو زمان گم شدم و هر لحظه...مثِ یه خاطزه از فردا بود....!


    من هنوزَم به چشــــام شک دارم...
    تو هــــنوزم با منی، اینجـــــایی!
    اگه بیداری یه، من دیوونم...
    اگَــــــــــــــــرَم خوابه که


    تــــــــــــــــــــو رویایی.....!
    امام به ما آموخت که انتظار در مبارزه هست.شهید آوینی
    .
    .
    .
    نمی دانم چه می خواهم بگویم. . .
    زبانم در دهانِ باز بسته است
    در تَنگِ قفس باز است و افسوس
    كه بال مرغ آوازم شكسته است

    نمیدانم چه می خواهم بگویم
    غمی در استخوانم می گدازد
    خیال ناشناسی آشنا رنگ
    گهی می سوزدم، گه می نوازد

    گهی در خاطرم می جوشد این وهم
    ز رنگ آمیزی غمهای انبوه. . .
    كه در رگهام جای خون روان است
    سیه داروی زهرآگین اندوه!

    فغانی گرم و خون آلود و پردرد
    فرو می پیچدم در سینه ام تنگ
    چو فریادِ یكی دیوانه ی گنگ
    كه می كوبد سرِ شوریده بر سنگ

    سرشكی تلخ و شور از چشمه ی دل
    نهان در سینه می جوشد شب و روز
    چنان مار گرفتاری كه ریزد
    شرنگ خشمش از نیشِ جگرسوز

    پریشان سایه ای آشفته آهنگ
    ز مغزم می تراود گیج و گمراه
    چو روحِ خوابگردی مات و مدهوش
    كه بی سامان به ره افتد شبانگاه

    درون سینه ام دردی است خونبار
    كه همچون گریه می گیرد گلویم
    غمی آشفته، دردی گریه آلود
    نمی دانم چه می خواهم بگویم...

    هوشنگ ابتهاج
    خوشا با تو بودن، ز عشقت سرودن
    دگر از هوايت سفر نکنم

    به صحراي هجران، مخواه از من اي جان
    که چون لاله خون در جگر نکنم

    اگر من نمانم، بمان... تو بمان
    اگر من نخوانم، تو نغمه بخوان

    چو رفتم، به جايم تو خوش بنشين
    تو خاکِ وجودم به بر بنشان

    خوشا بانگِ نامت به دور زمان
    طنين پيامت به گوشِ جهان

    به آهنگِ ياري، به رسم وفا
    به شب زنده داري، به بزمِ صفا
    در اين بي قراري... به سوز دعا
    به صد نغمه خوانم هميشه تو را

    تو بر بام عالم، ستاره ي من
    نظر در تو اوجِ نظاره ي من
    به شوقِ وصالت چو جان بدهم
    نگاه تو عمرِ دوباره ي من

    بـــــــــه عالم نبودم که ناِم تو بود
    که از تو گرفتم نشان وجود

    تو اي عشق ديرين! تو را که نوشت؟؟؟؟!!!!
    تو اي شور شيرين! تو را که سرود؟؟؟؟!!!!!

    به پايان شب من رسيده ز تو
    که صد صبحِ روشن دميده ز تو
    سکوتِ غم از من، ترانه ز تو
    نيازِ شب از من، سپيده ز تو

    تو دستم گرفتي قـ ـ ـ دم به قـ ـ ـ دم
    رفيقم تو هستي به شادی و غم

    ز جان محو شوقِ بهار توام
    که تا پايِ جان در کنار توام

    محمّد سعید میرزایی

    با صدای سالار عقیلی
    همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
    که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

    تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
    دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

    چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
    تو چو روی باز کردی درِ ماجرا ببستی

    نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به
    که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی

    دل دردمند ما را که اسیر توست یارا
    به وصال مرهمی نِه چو به انتظار خَستی

    نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا
    تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

    برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را
    تو و زهد و پارسایی، من و عاشقی و مستی

    دل هوشمند باید که به دلبری سپاری
    که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی

    چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد
    چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی

    گله از فراق یاران و جفای روزگاران
    نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی
    :biggrin:شناختمت.باشه.خودم صورتمو با سیلی سرخ میکنم نگهشون میدارم.برو برو
    آره خوبه.بی زحمت آدرس پستیتونو بده با پیک بفرستم
    نه اون روزه بگیره که میمیره.آره بچه ها از شب ونگ میزنن تا صب:biggrin:نمیزارن ما بخوابیم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا