E ntezar
پسندها
2,833

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آخی نازی!!
    نه ما هیچوقت کتک کاری نکردیم...بیشتر صحبت میکنیم..فوقش داده:D
    عجب!!
    نمیدونم چی هستم..همینم که میبینی...:dسیاست بازی چه فرقی داره با سیاست مداری؟؟
    (کامی= کامپیوتر)من کامپیوترمو نمیزنم!!:D
    داداشمم نمیزنم..اونم جرات نداره بزنه...فوقش باش قهر میکنم سرش داد میزنم..:razz:
    آمریکا به این خوبی!!!!!!!من از آمریکام بدترم داداش....;):D
    آره همینم خوبه....خدا رو شکر...
    داداش خوشحال شدم که باهات حرف زدم....با اجازه دیگه رفع زحمت کنم وبرم ناهار بخورم تا مامانم منم از همه چی محروم نکرده!!!!!!!:biggrin:
    خدانگهدار وبه امید دیدار داداش شاکر گل...:gol:
    مثلا همین نت نیومدنم سر این قضیه اس که زیر بار حرف زور نرفتم..
    آره..میذارمش به حساب تعریف:d
    چشم غره و داد حله...نیاز به درگیری فیزیکی نیس..:D
    شاید...اما مطمئن باش اگر زیر بارش هم برم ..میذارم وقتی خوب تکیه اشو داد ...زیر پاشو خالی میکنم...
    نه من خدا رو شکر عینک نمیزنم....چشمام کاملا سالمه.....تازه اگه مامانت بودم خیلیم مامان خوبی میشدم.....وقتی ازبعضی چیزا محرومت میکردم اونوقت متوجه میشدی که باید از داشته هات چطوری استفاده کنی....:D;)
    خدارو شکر که قراره بریم مسافرت ولی فقط 2روزه!!!!!!:(...ای کاش بیشتر بود....الآن تقریبا یکسال بود که هیچ جا نرفته بودم...نهایتش چند بار اطراف شهرمون که اونم صحرای آفریقاست!!!!!!!:biggrin::biggrin:
    ببین منظورم اینه هرکی زور گفت شاید بنا به دلایلی مستقیم نرم لهش کنم..اما یه جایی یه موقعی..حالشو میگیرم...جوری که نفهمه از کجا خورده...
    کارم که باش تموم شد میبخشمش:biggrin:
    من روش خودمو دارم... همیشه قلدری جواب نمیده...گاهی باید سیاست بخرج داد..
    داداش خودم میخوام فراموشش کنم....:smile:
    اینکه خیلی ضعیفه؟!!!!اگه من جای مامان محترمتون بودم بطور کامل شما رو از داشتن اینترنت محروم میکردم....تا شاید بدین وسیله یاد بگیرید که بطریقه درستی از اینترنت استفاده کنید....;)
    سپیدان یکی از شهرای استان فارسه.....خیلی هواش خنکه....خوش بحال ساکنینش....:(
    من خیلی بد گرمام.....نمیدونم چرا خدا منو گذاشت توی یه استان گرم؟؟؟؟؟داغون شدم.....خدا تا آخر پاییز بهمون رحم کنه!!!!
    نه..اگه( زورم بش نرسه_ازش بدم بیاد_یا کلا حسابش نکنم) راهمو ازش سوا میکنم...در غیر این صورت اون باید ازم بترسه:D
    هیچی داداش مهم نیست....هرچی بود تموم شد...:(....مهم اینه که حالا بدنیستم...;)
    داداش خیلی درس میخونیا...نه؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!:D:biggrin:
    حالا شماره چشمت چند شده؟؟؟؟حتما خیلی شمارش بالاس که مامانت اینجوری بهت گفته؟؟؟
    قراره از طرف محل کار باباجونم بریم سپیدان....جای شما خالی....پارسال رفتیم خیلی خوش گذشت....
    هوا که خیلی خیلی داغونه.....ماشاالله گرماش دیگه مغز تو کلت نمیذاره.....همه رو بخار میکنه!!!!!:confused::biggrin:
    منم بدنیستم....خبر خاصی نیست...قراره فردا بریم یه مسافرت کوچولو...خیلی بهش احتیاج داشتم...انگار خدا صدای قلبمو شنیده بود!!!!!!;)
    آخی چرا عینکی شدی داداش؟؟؟؟؟حتما چون زیاد پای اینترنت میشینی؟؟؟خب اینقدر پای کامپیوتر نشین !!!!:mad::razz:
    کار میخوای داداش؟؟؟تو این هوای مطلوب مگه میشه کار کرد؟؟؟؟؟؟توجه کردی چقدر هوا خوبه!!!!!!:surprised::confused:
    سلام داداش شاکر خودم
    خوبی داداش؟؟؟
    چه خبرا؟؟؟؟
    تعطیلات خوش میگذره؟؟؟
    بابا کامی=کامپیوتر:D
    خو لابد راس میگه!!:D
    آره ولی واسه من بایدی وجود نداره:D
    الان خونه داییمم..با کامی پسر داییم آن شدم:D
    اکشال نداره..بسکه درس میخونی لابد:D
    من که از بچگی تنبلی چشم داشتم..از عینکم متنفرم..هیچوقت نزدم..:razz:
    علیک سلام دوست گلم..آره همچنان نیستم..چون نت ندرم...
    خوبی؟
    چه خبر؟؟:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا