به دادم برس ای اشک
دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی
نپرس از چی گرفته
منو دریغ یک خوب
به ویرونی کشونده
عزیزمه تا وقتی
نفس تو سینه مونده
تو این تنهایی تلخ
من و یک عالمه یاد
نشسته روبرویم
کسی که رفته بر باد
کسی ک ه عاشقانه
به عشقش پشت پا زد
برای بودن من
به خود رنگ فنا زد
چه دردیه خدایا نخواستن اما رفتن
برای اون که سایه س همیشه رو سر من
کسی که وقت رفتن
دوباره عاشقم کرد
منو آباد کرد و
خودش ویرون شد از درد
بدادم برس ای اشک
دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی
نپرس از چی گرفته
به آتش تن زد و رفت تا من اینجا نسوزم
با رفتنش نرفته تو خونمه هنوزم
هنوز سالار خونه س پناه منه دستاش
سرم رو شونه هاشه رو گونمه نفس هاش ...
پنجره ای نشانم دهید تا من برای همیشه نگاه منتظر پشت آن باشم.
پنجره ای نشانم دهید.
من خانه ای دارم با چهار ضلع بلند آجری
روشنایی خورشید را از یاد برده ام
آسمان پر ستاره را نیز.
پنجره ای نشانم دهید.
پنجره ای كه پرواز گنجشكان را از پشت آن تماشا كنم
و خوشبختی مردمان را و گذر فصلها را.
در كوچه ما خانه ها را بی پنجره می سازند
با تمام دلتنگی هایم امروز برای تو نوشتم صدایت نخواهم کرد گر چه دلم ارام نخواهد گرفت ....
می گذارم بروی باور کن دلم می خواهد کنارم باشی ولی...
می خواهم وقتی بیایی که جز من دنیا پیش پایت رنگ نداشت باشد
و من تمام هفت رنگ وجودت شوم شادی .غم. صبر .خنده. گریه....
و توبا 7 رنگ من 700 خنده و شادی را ببینی
و من در کنار تو ارام گیرم
بی دغدغه از دیگران با تمام وجودم احساس کنم
که فقط ماله منی و باور کنم وباور کنم....
سالهاست منتظرم
سر، کوچه ی خاطرات
برف تمام زمین را سفید کرده
ساعتم یخ زده!
سرما تنم را میسوزاند
آغوشت کجاست؟
فقط لحظه ای مرا برای خود بدان
و خود را برای من
برگرد
بگذار این انتظار به پایان برسد.
به من تکیه کن تکیه کن تکیه کن که خاصیت عشق را میشناسم
به من تکیه کن مثه شبنم به برگ
تو را بهتر از برگ ها میشناسم
به من شک نکن شک نکن شک نکن
که من صحت اعتماد توام
لطیفی تو تکرار ابریشمی
که وقت سرودن به یاد توام
تو از اوج فواره ها آمدی
تو با یک قبیله صدا آمدی
تو از عطر نارنج زاران خورشید
تو از قله ها از هوا آمدی
تو را روی گلبرگ ها مینویسم
در آغاز در ابتدا مینویسم
در آغاز دفتر چه مشق هایم
تو را گرچه من بود ما مینویسم
تورو با تمام خوبی و بدی
تورو با هرچی که هستی دوست دارم
توی لحظه های بیداری و خواب
توی هوشیاری و مستی دوست دارم
حتی وقتی میگی دوستم نداری
تو رو با یه دنیا غصه دوست دارم
حتی وقتایی که شیرین نمیشی
من تو رو قصه به قصه دوست دارمتو رو تا وقتی نفس تو سینه هست
تو رو تا لحظه ی آخر میخوامت
تو رو حتی وقتی بی محبتی
حتی وقتی مثل سنگی دوست دارم
دیگه تنهام نمیذاری وقتی که
من تو رو به این قشنگی دوست دارم