دختر شرقی

باوشه
پیتزا دلم خواست یهوووووووووو

خوب برو بخواب

شبت خوش

نیشدا ببند:ا

جان من، جان من فدای تو باد

سسم بزنم واست؟ :دی

ميسي ميسي سفيد

ميخاي بري ؟

آقو ما یه بار رفته بودیم خونه ژپتو...ای پینوکیو تا چشش به ما افتاد اومد بغلمون کرد گفت:
به به ساده ی خوشبخت...
تا اینو گفت دماغش نیم متر زد جلو اومد تو حلق ما!
گفتیم:کاکو یه حرف راست بزن ای دماغت از حلقوم ما بیاد بیرون...
گفت چی بگم؟
گفتم ای روزنامه رو بگیر یه مطلب ازش بخون...
ای یه روزنامه گرفت شروع کرد به خوندن "دولت خدمتگزار در راستای خدمت به مردم..."
تا اینو گفت دماغش شیش متر دیگه زد جلو رفت تو کیسه صفرای ما!آقو خرد شدیما......
گفتیم یه زنگ به فرشته مهربون بزن بیاد نجاتمون بده.
الاغ شماره رو اشتباه گرفت زنگ زد زن بابای سیندرلا اومد!
یه لنگه کفشی هم دستش بود تا مارو دید با ای کفشو تا میخوردیم مارو زد!
وسط کار ای لنگه کفشو اتفاقی رفت تو پای ما اندازه در اومد پسر پادشاه اومد مارو گرفت شدیم ملکه!
اما از شانس بدمون نتونستیم بچه دار شیم خاندان سلطنتی منقرض شد...
هاهاهاها.....آقا حالا دستور داده اعداممون کنن!...ینی داغونما..... له لهم.....

میخوری؟ :دی

آقو ما دیروز یه معتادو تو خیابون دیدیم گفتیم ببریمش کمپ نرک اعتیاد تحویلش بدیم جامعه در خطر ای انگلو نباشه...بردیمش اوجا مسئول کمپ به مام مشکوک شد داد مارو هم خوابوندن واس ترک!بعد از سه ماه گفت برو آزمایش بده ببینیم پاک شدی یا نه رفتیم آزمایش دادیم تو آزمایشگاه جواب چندتا آزمایش با هم قاطی شد بهمون گفتن شما بارداری!
بعد 8ماه 3قلو زاییدیم شیر نداشتیم بهشون بدیم رفتیم دکتر یه قرصی به ما داد گفت روزی
2تا از اینا بخور بدنت شیر تولید میکنه...ماگفتیم زودتر نتیجه بگیریم روزی 6تا خوردیم بدنمون شیر عسل تولید کرد! انحصار تولید شیر عسل دست کارخونه "میهن" بود رفت ازمون شکایت کرد 400میلیون جریمه شدیم 52سالم حبس واسمون بریدن!تو حبس که بودیم بچه هامون رفتن زیر دست نامادری الآن هر سه تاشون معتادن! :ا

ریفیخ هم ماهی

سلام عزيزم ميسي

آقو ما یه روز داشتیم درباره نیوتون و سیب و جاذبه زمین تحقیق میکردیم یهو جو مارو گرفت گفتیم بریم زیر یه درختی بشینیم یه سیبی هم بخوره تو سر ما مام مثل ای نیوتونو معروف شیم...آقو ما یه درختی گیر آوردیم نشستیم زیرش..یه ساعت...دو ساعت...هیچ سیبی نیفتاد آقو انقد نشستیم زخم بستر گرفتیم...
...بالاخره بعد از 11ساعت یه باد شدیدی زد گفتیم:ها الآن یه سیب میفته پایین ولی ظاهرا چند روز پیشش یه تیم تحقیقاتی رفته بودن ای درختو رو "اصلاح ژنتیکی" کرده بودن!...آقو یهو یه هندونه ی 18کیلویی از بالای درخت افتاد رو فرق سرمون 17سال و 8ماه رفتیم تو کما!ها ها ها...نیوتونم رفت ازمون به خاطر نقض قانون کپی رایت شکایت کرد همه خونه زندگیمونم ازمون گرفتن! ها ها ها...ینی داغون شدم در ای مسیر علم ها!

ها بفرس بیا خو!

میدونم شرقی .. ولی شرقی بنظرم الان قشنگتر بود صدا کردم .. :دی

ممنون .. ممنون

هیچی نو و پنیر
ما بریم لالا تو هم برو دیگه درسته نت داری ولی عقده ای بازی درنیار
شبت قشنگ
فعلنی بای

سیلام آجی شرقی
شکر .. خوبم

تو خوبی ؟!!

نع من خودم بنیان گذار چشم بصیرتم

ها!
گرونی شد فروختمش:ا

چشم بصیرت میخوا دیدنش

من کلا می فهمم!

ایییییییییییییییییییییی

چی شده باز؟؟؟؟؟؟؟

ن از حونم بیشتر مراقبشم خخخخخخخخخ

ن اون خودش کادو داده

دس تو دماغت نکن خو!

عمرا من دس بزنم بهش!

بلی
من برم کم کم سپیده خیلی خوشحال شدم
سلام برسون
فعلا شبت به خیرو خوشی باشه