فانتزي بود؟!
منم فانتزيم اينه ك/زن اون يارو بشم تو عصر داستان!فك كن/يك درصد!
جنك ك شد حسين تو رو. ميسبارم بهش،با هم برن جبهه، خودمون هم ميريم صفا سيتي معرفت!:دي
دارم ميخونم، حمال لعنتي....جهل و بنج صفه مزخرفات بر كرده داده دست ما....
لازم داري؟لابد برا وقتي ك قراره ب سلامتي جوراب بارازين با كفش تق تقي ببوشي!:دي فك كن!اه!
ميكم من اك جاي تو بودم،باداش شب بيداريامو براي تموم شدن كار برداشت وقتي مي كرفتم كه به روحاني كفتيم ما نما مقع داريم و اون جوري نكاهمون كرد
يني انقد ناراحت شده بود كه انكار يكي زده تو دهنش
واقعا لذت بردم كه احاس ضعف كرد، موجود حقير....