نداشتن تو
کابوس بغض هاي گلويم است!
غم لمس باران از پشت شيشه
غم پرواز در قفس است!
نه اينکه از رفتن نگهت دارم
نه اينکه اشک هايم دست به دامانت شود
نه ، بخدا نه ...
فقط گاهي دلم زيادي تنگت ميشود ...
نفس هايم در بغض گلو ، نفس کم مي آورند.
باور کن که شانه هايم
براي تکيه زدن اين همه غم
کمي کوچک است ...