پیروزمندانه روز را شب میکنم
وخودم
تنها خودم
در اینه نفس میشکم
بلند بلند...نه عمیقه عمیقه
:
امروز هم کسی تورا ندید
ای رودخانه ی زلال چشم هایم
:
...ای لبخند های با خود بیگانه ام...
:
و...ای تو ....
ایندفه هم...نقش خوب خوبم هایت را خووب ایفا کرده ای...
ای نقاب مهربان تنهایی های من...
مثل هیشه بلند بلند فریاد بکش....:
((من پراز انرژیم....
وجییغ های پیاپیت را))
........
اما حالا...دیگر خودمانیم نقاب جان
اشکهایت را هم میتوانی بلند بلند فریاد بکشی....
آ.آ.خ...