آخه الهی ولی دیگه فایده نداره قمر پرید از دستت هههههه
ببخشید من دیگه کم کم برم
خوشحال شدم دیدمت
باید برم دانشگاه
موفق و پیروز باشم
تو موفق و پیروز باشی
روز خوش
بای
نخیر با رانندم میرسونیم خوبه که هرچی میگم بیا بالا تو را هم یک جا پیدا کنیم نمیای که حالا که دیگه نمیخواد تشریف بیاری چون قمر ازدواج کرد موردی در حال حاضر برای تو نیست ههههههه
اره قمرم رفت دیدی هرچی گفتم بیا برو بگیرش دخمل خوفی نرفتی از دستت رفت اونم شوهر کر د، حالا دوباره باید بگردم ببینم کسی حاضر میشه زن تو بشه هههههههههههههه
حال ما درست تمیزش کردیم برای عید فقط مونده سفره هفت سین بچینیم هههههههههههه