et-rt
پسندها
3,915

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ن بابا.مگه لاتم.
    من فقط تفنگ میگیرم دستم:d
    مرسیییی.:gol:
    خواهش میکنم.
    سلام.خوبممممم
    تو خوبی؟
    نه.ضوابط خاصی نداره.نمیدونم ب ما ک چیز زیادی نگفتن.من از نسترن پرسیدم.چندتا کتاب در مورد همسایگی معرفی کرد.میخوای اونارو بخون.
    ب ما ضوابط اونجوری ندادن .در این حد که قرارگیری چطوری باشه و سایه اندازی نکنه و.......
    سلام مرسی احسان جان همون سرانه کاربری های شهری که پیش خودت بود ، شاید امرو یه سر رفتم مسکن و شهر سازی ...
    گاهی از از سکوتی که همیشه به دنبالش بودی بیزار می شوی.گاهی اضطراب هایی داری که حتی دلیلشان را هم نمی دانی..از همه چیز متنفر می شوم...این روز ها نه می توانم به تکنولوژی دل خوش کنم نه سنت ها دلم را آرام می کنند. از دلم می گفتم... انگار زبان نفهم شده است... مدام از من شکایت می کند.حرف هایی برای گفتن دارد ولی نمی خواهد باور کند کسی گوشش را برای شنیدن حرف های او تیز نمی کند.... خطوطم هر روز کج تر می شود.دلم برای دریدا تنگ می شود. انگار دلم خط می کشد.از هر سو خطی می اید و تا بیکران را شکاف می دهد.حرفی نیست که دلم را ارام کند.یاد گرفته بودم با عقلم معمار باشم.ولی هیچ وقت عقلم نتوانست عاشق شود.عشق را در خط کشیدنی می دیدم که برایم ارامش بیاورد.همان آرامشی که همه را خسته می کند.ای کاش با دریدا بودم که بفهمد حرف هایش را میفهمم.من مانده ام و خطوطی که هیچ کس نمی داند عشق است نه چند خط کج و بی معنا...دلم برای دریدا تنگ می شود...
    باشه.من دوسدارصلحم اصن:d
    آخ جون.یه تانکم بنداز زیر پام.کلن نابود کنم همه جارو:d
    برو احسانی.
    شبت آروم:gol:
    اینو از کجا پیدا کردی؟:biggrin:
    خوبه این.یه خورده ام ظریف بود بهتربود.:d
    اوووه چقد تفنگ.ن من نمیخوام.پسرونست.صورتیشو نداری؟:biggrin:
    من میخوام:d
    باشه چی میشه مگه.اول میام پروف تو.به رگبار میبندم پروفتو واسه تشکر:d
    موشکم بخرم:d
    ای بابا،الان هر کی یه دونه داره.منم میخوام.:d
    الان کلاس داره.تانکم میخوام بخرم:biggrin:
    عجب رمانی شد احسان.من چرا پرواز میکنم؟یه تفنگ میدادی دست من جای اون پرا خو:d
    خو بقیه چی؟اونا کین؟قضیه چیه؟اون پرا چیه دادی دست من؟منو فرستادی هوا:d
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا