فرشو انداختم ولی کتابامو گوشه موشه ها جا دادم تا فرشو پهن کنم... 
چشم
چشم
-
مامانم حباسش هست!
هنو اتاقمو مرتب نکردم. فرششم ننداختم... واسه همین اتاق سرد شده
ها باس میزدم تا دهنش پر خون بشه
نمیدونم! گذرم اونورا نیوفتاد
فکر کنم گرفته بود :|
نه مراقب ردیف منم بداخلاقو جدی بود. خوشم نیومد
امیر! امروز که رفتم یونی، کیفم بردم. فقط عینکو گذاشتم توشو پول و کارت بانکیمو آدامسمو گذاشتم تو جیبم. موبایلمم تحویل دادم. این خانومه اومد بگرده. دستش خورد به جیبم. گفت این چیه؟! گفتم پوله! دوباره گفت این چیه؟! گفتم کارته. ار جیبم بیرونشون آوردم که ببینه. دیدم دوباره دست میزنه به جیبم. گفت چیه این؟ آدامسه؟! گفتم عارع! :|
دوباره دست کرده اینور جیبم میگه این چیه؟!
میخواستم خودمو بکشم دیگه! گفتم بابا پاک کنه! این یکی جیبمم اتودمه!
اومد گردنمو بگرده نزدیک بود زنجیرمو پاره کنه! وحشیانه میگشت! :|
خعلی ...
ها خودم گلم! شک داری؟!
باشه بابا! هستی! کشتیمون!
ای جاااااااااااااااااااااااااانم! [IMG]
با این اسلوهات! نع!
چشه مگه؟!
صاحابشم ناقابله! : ))))))))
میسی واسه عسک
کی گفته گلی؟!
فای فای! میسی جلی جون!
( جوووولی نه! جُلی جون! )
سلام امیرو:دییییییییییییییی
ها دیگه! حالا یه بار ما برف داشته باشیم! چی میشه؟!
ئه؟!
[IMG] [IMG]
[IMG]
وقتی کسی دیر به دیر ازم یاد می کنه؛
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نگرانش نمی شم؛ حتما شاد بوده از یادش رفتم ...
برفا آب شدن!
اونجا برف نیومد؟!
عاغا ما شرمنده ایم
روم نمیشه!
آخي دلم سوخت
sorry
لوسِ دهن لق
حالا همه چیزو که نباس گفت
خبر؟!
نداریم!
چیزیش نی! :-"
نع! نموخوات! : ))
چع خبراع؟! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
