venoos*m Feb 6, 2013 تو را درخودم ........دروجودم احساس میکنم .......تو خود من شده ای ... وقتی نیستی ....مثل این است که وجودم را از من گرفته اند ......
تو را درخودم ........دروجودم احساس میکنم .......تو خود من شده ای ... وقتی نیستی ....مثل این است که وجودم را از من گرفته اند ......
venoos*m Feb 6, 2013 چه خوش خیال است ، فاصله را میگویم ، به خیالش تو را از من دور کرده نمیداند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من . . .
چه خوش خیال است ، فاصله را میگویم ، به خیالش تو را از من دور کرده نمیداند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من . . .
venoos*m Feb 5, 2013 با دلي بي تاب مي خوانم تو را مثل شعري ناب مي خوانم تو را در كنار جويباري از غرل با سرود آب مي خوانم تو را شب به قصد كوچه بيرون مي روي در شب مهتاب مي خوانم تو را خستگي را مي تكانم از تنت با زبان خواب مي خوانم تو را با لباني كه عطش بو سيده است با صداي آب مي خوانم تو را عكس خاموشم كه تا پايان عمر با دلي بي تاب مي خوانم تو را.......
با دلي بي تاب مي خوانم تو را مثل شعري ناب مي خوانم تو را در كنار جويباري از غرل با سرود آب مي خوانم تو را شب به قصد كوچه بيرون مي روي در شب مهتاب مي خوانم تو را خستگي را مي تكانم از تنت با زبان خواب مي خوانم تو را با لباني كه عطش بو سيده است با صداي آب مي خوانم تو را عكس خاموشم كه تا پايان عمر با دلي بي تاب مي خوانم تو را.......
venoos*m Feb 5, 2013 دلتنگی ... بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می كند وای دل چون كود كی بی تو لجاجت می كند اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نكرد هیچوقت عشقت بدل فكر فراموشی نكرد عشق من با تو به میزان تقد س می رسد بی حضورت دل به سر حد تعرض می رسد دوستت دارم برای من كلام تازه نیست حد عشقت را برایم هیچ چیز اندازه نیست در غیاب تو غریبانه فراغت می كشم بر گذشت لحظه ها طرحی ز طاقت می كشم چشمهایم را نگاه تو ضمانت می كند گرمی دست مرادستت حمایت می كند با تنفس در هوای تو هنوزم قانعم ابتلای سینه را اینگونه از غم مانعم چشمهای مهربان تو فراموشم نشد هیچكس جز یاد تو بی تو هم آغوشم نشد من تو را با التهاب سینه ام فهمیده ام ساده گویم خویش را با بودنت سنجیده ام
دلتنگی ... بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می كند وای دل چون كود كی بی تو لجاجت می كند اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نكرد هیچوقت عشقت بدل فكر فراموشی نكرد عشق من با تو به میزان تقد س می رسد بی حضورت دل به سر حد تعرض می رسد دوستت دارم برای من كلام تازه نیست حد عشقت را برایم هیچ چیز اندازه نیست در غیاب تو غریبانه فراغت می كشم بر گذشت لحظه ها طرحی ز طاقت می كشم چشمهایم را نگاه تو ضمانت می كند گرمی دست مرادستت حمایت می كند با تنفس در هوای تو هنوزم قانعم ابتلای سینه را اینگونه از غم مانعم چشمهای مهربان تو فراموشم نشد هیچكس جز یاد تو بی تو هم آغوشم نشد من تو را با التهاب سینه ام فهمیده ام ساده گویم خویش را با بودنت سنجیده ام
venoos*m Feb 5, 2013 کجا بیایم که تو باشی ، کجا بروم که تو را ببینم ، کجا بنشینم که تو هم بیایی ،دلم تنها به این خوش است که هر جا باشی ،همیشه در قلبم میمانی
کجا بیایم که تو باشی ، کجا بروم که تو را ببینم ، کجا بنشینم که تو هم بیایی ،دلم تنها به این خوش است که هر جا باشی ،همیشه در قلبم میمانی
venoos*m Feb 5, 2013 به این خیال که تو هستی همه چیز سر جای خودش باقیست تنها جای تو در کنارم خالیست به این خیال که تو هستی شبهایم مهتابیست
به این خیال که تو هستی همه چیز سر جای خودش باقیست تنها جای تو در کنارم خالیست به این خیال که تو هستی شبهایم مهتابیست
venoos*m Feb 5, 2013 راهــ کـِـﮧ میـروے عَقــَـب میـمــانَــم••• نـَه بـَـرای اینـکـِـﮧ نـَخواهَـم با تــُـ[♥]ــو هـَـم قــَـدم باشَـم میـخواهـم پا جاے پاهایـَـت بگــُـذارَـم میـخواهـَـم مـُـراقبـَـت باشَم میـخواهـَــم رد پایـَـت را هیچ خیابانـے در آغوش نکـِـشـَــد تـــُـ[♥]ـو فــَـقـَـط بـَــراے مـَـنے•••
راهــ کـِـﮧ میـروے عَقــَـب میـمــانَــم••• نـَه بـَـرای اینـکـِـﮧ نـَخواهَـم با تــُـ[♥]ــو هـَـم قــَـدم باشَـم میـخواهـم پا جاے پاهایـَـت بگــُـذارَـم میـخواهـَـم مـُـراقبـَـت باشَم میـخواهـَــم رد پایـَـت را هیچ خیابانـے در آغوش نکـِـشـَــد تـــُـ[♥]ـو فــَـقـَـط بـَــراے مـَـنے•••
venoos*m Feb 5, 2013 با هیچـڪس جــــز تــــو ....... تـومالڪ تمـامِ احساسَم هـستی تـــمامِ عشــــقم تمــــامِ اِحـــساسِ دسـت نخـــورده ام ڪـــه حاضر نیســـتم حتـــی ذرهــــ ای اَز آنــ را بــا هیچکـس تقـسیم ڪنــم با هیچـڪس جــــز تــــو ....... احســـاسم را با تــو تقســـیم نـــمی ڪنم بلـــڪه آنــــ را به تــو تقدیــم می ڪنـــم .... تمام عشـــقم را تمام احساســـم را .....
با هیچـڪس جــــز تــــو ....... تـومالڪ تمـامِ احساسَم هـستی تـــمامِ عشــــقم تمــــامِ اِحـــساسِ دسـت نخـــورده ام ڪـــه حاضر نیســـتم حتـــی ذرهــــ ای اَز آنــ را بــا هیچکـس تقـسیم ڪنــم با هیچـڪس جــــز تــــو ....... احســـاسم را با تــو تقســـیم نـــمی ڪنم بلـــڪه آنــــ را به تــو تقدیــم می ڪنـــم .... تمام عشـــقم را تمام احساســـم را .....
venoos*m Feb 4, 2013 نگاهت آویخته است بر کنار تمام سایههای خیالم چشمانت همچنان مرا میکاود یاد نگاهت با من است هر جا که باشم من و تو آرامش و سکوت در خلوتی دور آسمانی ابری باران گه گاه روشنایی شمعی آرزوی من چیزیست به همین سادگی ... سنگی بگذار بر کلمات من چراغی روشن کن دانستم بی واژه تو را دوست دارم ... به چشمان تو که فکر میکنم گویا ثانیه ها از رفتن باز می ایستند من دیگر در چشمان توام به چشمانت که مینگرم خودم را میبینم آری من دیگر در چشمان تو ام من زندگی ام وهمه احساسم...برای توست...!
نگاهت آویخته است بر کنار تمام سایههای خیالم چشمانت همچنان مرا میکاود یاد نگاهت با من است هر جا که باشم من و تو آرامش و سکوت در خلوتی دور آسمانی ابری باران گه گاه روشنایی شمعی آرزوی من چیزیست به همین سادگی ... سنگی بگذار بر کلمات من چراغی روشن کن دانستم بی واژه تو را دوست دارم ... به چشمان تو که فکر میکنم گویا ثانیه ها از رفتن باز می ایستند من دیگر در چشمان توام به چشمانت که مینگرم خودم را میبینم آری من دیگر در چشمان تو ام من زندگی ام وهمه احساسم...برای توست...!
venoos*m Feb 3, 2013 از راه دور به تو عشق میورزم تا دیگر این فاصله را احساس نکنی از راه دور درد دلهای خودم را به تو میگویم و تو را در آغوش محبت های خودم میفشارم آری ! از همین راه دور میتوانی دست در دستانم بگذاری وبا هم قدم بزنیم به خاب عاشقی میروم تا این رویا را برایم زنده شود خاطره هایمان را همیشه در ذهنم مرور میکنم و هیچگاه نمیگذارم خاطره ای لحظه دیدارمان از ذهنم دور شود.
از راه دور به تو عشق میورزم تا دیگر این فاصله را احساس نکنی از راه دور درد دلهای خودم را به تو میگویم و تو را در آغوش محبت های خودم میفشارم آری ! از همین راه دور میتوانی دست در دستانم بگذاری وبا هم قدم بزنیم به خاب عاشقی میروم تا این رویا را برایم زنده شود خاطره هایمان را همیشه در ذهنم مرور میکنم و هیچگاه نمیگذارم خاطره ای لحظه دیدارمان از ذهنم دور شود.
venoos*m Feb 3, 2013 تقدیم به تو که خودت میدانی تمام این نوشته هایم برای توست تویی که با آمدنت شب هایم نیز همانند روزهایم روشن است و مهربانی و عشقت را مانند گرما و نور خورشید به من بخشیدی خورشید زندگی ام دوستت دارم و تا آخرین غروب زندگی ام در کنارت خواهم ماند
تقدیم به تو که خودت میدانی تمام این نوشته هایم برای توست تویی که با آمدنت شب هایم نیز همانند روزهایم روشن است و مهربانی و عشقت را مانند گرما و نور خورشید به من بخشیدی خورشید زندگی ام دوستت دارم و تا آخرین غروب زندگی ام در کنارت خواهم ماند
venoos*m Feb 3, 2013 دلم برای بودنت تنگ است بودن سرخ تو ارامش سبز بودنت ابی دستانت را دوست دارم انگشتانم برای بودن میان ابی دستانت از هم فاصله می گیرند از سیاهی شب نمی ترسم زمانی که سپیدی قلبت روشنگر لحظه هایه من است نارنجی و زرد شناور کلامت را دوست دارم انفجار رنگ ها را کنار تو دوست دارم رنگ ها را برای با تو بودن دوست دارم
دلم برای بودنت تنگ است بودن سرخ تو ارامش سبز بودنت ابی دستانت را دوست دارم انگشتانم برای بودن میان ابی دستانت از هم فاصله می گیرند از سیاهی شب نمی ترسم زمانی که سپیدی قلبت روشنگر لحظه هایه من است نارنجی و زرد شناور کلامت را دوست دارم انفجار رنگ ها را کنار تو دوست دارم رنگ ها را برای با تو بودن دوست دارم
venoos*m Feb 3, 2013 می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد در دایره حضورش تو را به من نشان دهد می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم هر وقت دلم هوای تو را کرد عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند....
می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد در دایره حضورش تو را به من نشان دهد می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم هر وقت دلم هوای تو را کرد عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند....
venoos*m Feb 3, 2013 هر چقدر هم از هم دور باشیم، باز بهم نزدیکیم ! بالا رو نگاه کن.. هر دو زیر یک آسمانیم.
venoos*m Feb 3, 2013 دوست دارم........... چقدر میخوام نگاتو خندهـ هاتو هر لحظهـ دلم دارهـ واسهـ چشمای تو دیوونهـ میشهـ روبروم میشینی ساعتا گم میشن گرم صحبت میشی لحظه ها آتیشن دستامو میگیری دستاتو میگیرم تا میگی خوشحالی از خوشی میمیرم دوست دارم میزارم هر چی دارم پای تو ولی بیشتر از این می ارزه چشمای تو کنارت میمونم تو شادی تو غمت دلت که بگیره خودم میخندونمت
دوست دارم........... چقدر میخوام نگاتو خندهـ هاتو هر لحظهـ دلم دارهـ واسهـ چشمای تو دیوونهـ میشهـ روبروم میشینی ساعتا گم میشن گرم صحبت میشی لحظه ها آتیشن دستامو میگیری دستاتو میگیرم تا میگی خوشحالی از خوشی میمیرم دوست دارم میزارم هر چی دارم پای تو ولی بیشتر از این می ارزه چشمای تو کنارت میمونم تو شادی تو غمت دلت که بگیره خودم میخندونمت
venoos*m Feb 2, 2013 این روزها برای بودنت برای نگاه کردنت برای تمام لحظه های با من نبودنت دلتنگی می کنم . این روزها دلتنگ تر از همیشه ام و آخرین نگاه عاشقانه ات را برای خودم معنا می کنم
این روزها برای بودنت برای نگاه کردنت برای تمام لحظه های با من نبودنت دلتنگی می کنم . این روزها دلتنگ تر از همیشه ام و آخرین نگاه عاشقانه ات را برای خودم معنا می کنم
venoos*m Feb 2, 2013 تو کیستی که ســـفر کردن از هوایــــت را نمیتوانـــــــــم... حتی با بالـــهای خیــــال...!!!؟
venoos*m Feb 2, 2013 هنوز هم عاشقانههایم را عاشقانه برای تو مینویسم.. هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم.. هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است.. این روزها دیگر پشت پنجره مینشینم و به استقبال باران میروم. میدانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است.. میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است، کسی که جز تو نیست بازمیگردد..
هنوز هم عاشقانههایم را عاشقانه برای تو مینویسم.. هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم.. هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است.. این روزها دیگر پشت پنجره مینشینم و به استقبال باران میروم. میدانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است.. میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است، کسی که جز تو نیست بازمیگردد..