بيقرار
پسندها
1

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • منم حسابي لذت بردم از بارون . تازشم ديروز عصر با بچه ها رفتيم بيرون ، توي اون هواي سرد يه آش داغ خوريم حسابي خوب بود تازه دست پخت خود بچه ها بود جاتون خالي



    نبسته ام به کس دل

    نبسته کس به من دل

    چو تخته پاره بر موج

    رها رها رها من

    ز من هر آن که او دور

    چو دل به سینه نزدیک

    به من هر آنکه نزدیک

    از او جدا جدا من

    نه چشم دل به سویی

    نه باده در سبویی

    که تر کنم گلویی

    به یاد آشنا من

    ستاره ها نهفته اند

    در آسمان ابری

    دلم گرفته ای دوست

    هوای گریه با من
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/437330-آجـــــیل?p=6103718#post6103718
    گاهی یک نگاه آن قدر مهربان است که

    چشم هرگز رهایش نمی کند

    گاهی یک عشق آن قدر ماندگار است که

    زمان حریفش نمی شود

    و گــــــــــــاهی یک دوست

    آنقدر عزیز است که قلب رهایش نمی کند

    بعضی آدم ها را نمی شود داشت

    فقط می شود یک جور خاص

    دوستشان داشت ...

    بعضی آدم ها اصلا برای این نیستند که

    برای تو باشند یا تو برای آن ها !

    اصلا به آخرش فکر نمی کنی

    آن ها برای اینند که دوستشان بداری

    آن هم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق !

    یک جور خاص دوست داشتن که اصلا هم کم نیست ... !

    این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم

    در کنج دلت تا ابد یه جور خاص دوست داشته خواهند شد ...
    حالمان بد نيست غم کم مي خوريم
    کم که نه، هر روز کم کم مي خوريم
    در ميان خلق سر در گم شدم
    عاقبت آلوده ي مردم شدم
    آب مي خواهم سرابم مي دهند
    عشق مي خواهم عذابم مي دهند
    بعد از اين با بي کسي خو مي کنم
    آنچه در دل داشتم رو مي کنم
    خود نمي دانم کجا رفتم به خواب
    از چه بيدارم نکردي آفتاب
    نيستم از مردم خنجر پرست
    بت پرستم، بت پرستم، بت پرست
    بيگناهي بودم و دارم زدند
    خنجري بر قلب بيمارم زدند
    دشنه ي نامرد بر پشتم نشست
    از غم نا مردمي پشتم شکست
    نه نتلسیدم
    ولی خوب نمیشه که به زور اسمتو بگی
    من همون بیقرار صدات میکنم
    سلاممممممممممممممم من امروز خیلی کار دارم پیامهام 1000 تا شده بود پاکشون کردم:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا