سلام
خداشانس بده
خداشانس بده
-
ترسو چيه باو امروز حس هيچيو نداشتم
سردر گم بودم كارام گره خورده
مرسی خوبم ..تو خوبی؟
نقشه جدید حتما خون و خونریزی توش باشه تا سلاح من به کار بیاد...
اونوقت محسن میره تو خود بخاری..:D
خوبی سمیه؟
چه خبر؟
ای محسن ترسو.آبروی هرچی مرده بردی:دی
از من یاد بگیر.امروز کلی جلو چشم پیرجو رژه رفتم
یه چیزی تو مایه های حلوا ...
هر وقت رفتی میپزیم اونوقت میبینی چجوریه ..
نمیدونم کسی که مرض میمیره دقیقا چجوری میمیره ..
هان بكشيم من حاضرم
سلام ساناز ..
محسن رو به زور از خونه کشیدیم بیرون رفته بود تو لوله بخاری قایم شده بود ..
عملیاتای بعدی باید نقششو کمرنگ کنیم طفلک خیلی ترسیده بود...:biggrin::D
باید یه نقشه بیترتر بکشیم
این با شکست مواجه شد:D
هی وای دپرس شده ...
محسن خوشزبون محسن دانا و باهوش ...محسن خیلی چیزای خوب ..
(خدایا منو ببخش دیگه دروغ نمیگم)
برو باو اخراجی
من لو میدمت
همین
هان کاملا درست فکر کردی ..
من حلوا خیلی دوست دارم ..[IMG]
همين؟؟
این پیرجو چقدر ریلکسه
ما اینقدر فکر کردیم
مخ سوزوندیم
امروز اومده می گه رفتم دیدم
سلام
نه حسش نيست روشنش كنم
نه من واکسن زدم.
سلام سمیه
چطوری محسن
هنوز که فراری هستی؟
امشب عملیات نداریم؟
یاخداااا.اخراجتون کرد حال میکنید
محسن خل و چل ..خل و چل محسن ..
هان میخواستی نباشم ؟
برو بزار نسیم بیاد باو
مریم با محسن کل کل نکن ..خل میشیاااا ...واگیر داره ..
ها سلام سمیه.
محسن زره بپوش
تو همیشه متعجبی بیریخ ..
از بس که خلی ..
ها لینک بده بدو
سلام مریمی ..
شردشمنانت بیدار باش باشه
تویی
میگم پروفت بو میده
چی شده بیریخ چرا تعجب کردی ؟
ها این سمیه کجاست؟
شر دشمنانتو زیاد بگردانت خدا
سرتق کچل
خو من که دشمنتم.برو جای دیگه گلگی کن
بی ادب.جلو بزرگترت دوز داری
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...